دردونه ی قشنگ خونه ی مادردونه ی قشنگ خونه ی ما، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

✿ــــ✿

مخترع

جديدا معنى اختراع رو ياد گرفتى هر چيز جديدى رو كه درست مى كنى مى گى مامان ببين چى اختراع كردم ...!!!! **پنجشنبه پنجم شهريور با هم رفتيم پارچه روپوشت رو گرفتيم توى خونه همه اش حرف از رنگاى صورتى و سبز و آبى مى زدى ولى نمى دونم چرا تا توى مغازه چشمت به بنفش افتاد دست گذاشتى روى بنفش كه من همينو مى خوام ....!!!! وقتى چند بار گفتم مطمئنى .... نمى تونى عوضش كنى ها فكرات رو خوب بكن يه صورتى روشن رو برداشتى  آقاى فروشنده گفت يه رنگ ديگه هم براى پاپيونها و نوار دوزى روپوش مى خواد ... تو هم بدون درنگ همون بنفشه رو انتخاب كردى .... نمى دونم چى از آب درمياد شايد رفتم مغازه و يه رنگ ديگه به جاى بنفش با هم انتخاب كنيم  *** خيلى اصرا...
8 شهريور 1394

خاله ....!!!!

از همين نقطه تاريخى ....  تقريبا نيمه تابستان ٩٤ .... اعلام مى كنم كه نوه هاى ناز و قشنگِ من خاله دار شدند .... ****** امروز من و تو دست همو گرفتيم . رفتيم پيش همون خانم دكترى كه جنسيت خودت رو مشخص كرد . خيلى آروم بودى و هيچى نمى گفتى ..  نوبتمون شد رفتيم توى اتاق خانم دكتر بعد از كمى بررسى گفت دختره .... بس كه همه گفته بودن پسر دارى منم باورم شده بود كه تو دارى داداش دار ميشى چند لحظه شوكه بودم ... باورم نمى شد خداى مهربونم نعمتش رو برامون تموم كرده ... و اينچنين بود كه فهميديم شما خواهر دار شدى و ماپنج ماه تمام در فكرى اشتباه به سر مى برديم  .... حالا خيالت راحته كه بچه هات بدون خاله نموندن و يه خاله دوست داشت...
18 مرداد 1394

خانم مغز متفکر !!

امروز همین طور که با هم مشغول مرتب کردن خونه بودیم با هم حرف میزدیم و سوال میکردی و جواب میدادم و..... تا اینکه گفتی مامان وقتی میگیم دو سال سه سال .... سال یعنی چی ؟ گفتم وقتی یه بار همه ماهها و فصلها بگذرن میشه یه سال مثلا الان دم عیده یعنی یه سال گذشته بهار و تابستان وپاییز و زمستان الان دوباره میخواد بهار بشه پارسال سال 1393 بود الان میشه سال 1394 یا مثلا یک سال میگذره تا دوباره تولد آدم میشه همه روزها و ماهها میگذرن تا میرسن دوباره به روز تولد اونوقت میگیم یک سال بزرگتر شدیم مثلا اگه پنج سالمون باشه دوباره که تولدمون بشه میشیم شش سال .... فهمیدی و یه کم باز حرف زدیم و مرتب کردیم که گفتی مامان حوصله ام سر رفته برام لاک میزنی ؟ ...
24 اسفند 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ✿ــــ✿ می باشد