دردونه ی قشنگ خونه ی مادردونه ی قشنگ خونه ی ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

✿ــــ✿

تقارن روز دختر و هشت ماهگى

اول ذيقعده است و ولادت حضرت معصومه (س) ....  چه نيكو نامگذارى شده به نام " روز دختر "  اين روز زيبا و فرخنده با هشت ماهگيت قرين گشته دخترك شيرينم .... شيرينى اين روزهايت دل را ميبرد عزيزكم ...  وقتى نگاهت به خواهر است .... وقتى به سويش شتابان ميروى ... وقتى سعى در تقليد او دارى خواهرى سرفه مى كند تو هم زوركى سرفه مى كنى ... دٓ دٓ دٓ بگويد ، تو هم سريع و جدى تكرار مى كنى نازنينم چقدر خوشحالم كه آمدى .... آمدى تا من خواهرانه هاى شما را نظاره كنم ... از عمق وجودم لبريز از عشق ميشوم وقتى لبهاى خندان شما دو خواهر را مى بينم .... هشت ماهگيت مبارك گل زيباى من شاد باش مى گويم گلهاى نازنينم اين روز فرخنده...
14 مرداد 1395

طفل بی پدر ....

روز عاشورا که در خیمه پدر از من مظلومه جدا شد، به رخم بوسه زد و اشک فشان رو به سوی معرکه کرب و بلا شد، سر و جان و تن پاکش همه تقدیم خدا شد، به ره دوست فدا شد، حرم الله پر از لشکر دشمن شد و چون طایر بی‌بال پریدم، گلویم تشنه و با پای پیاده به روی خار دویدم، شرر از پیرهنم شعله کشید و ز جگر آه کشیدم که سواری به سویم تاخت و با کعب سنان بر کمرم زد، به زمین خوردم و خواندم ز دل خسته خدا را.  شب شد و عمه مرا برد، سوی خیمه و فردا به سوی کوفه سفر کردم و از کوفه سوی شام بلا آمدم و در وسط ره چه بلاها به سرم آمد و یک شب ز روی ناقه زمین خوردم و زهرا بغلم کرد و سرم بود روی دامن آن بانوی عصمت به دلم شعله آهی که عیان گشت س...
17 آذر 1392

ای هلال خون دوباره سرزدی ...

   ای هلال خون دوباره سر زدی ای محرم بار دیگر آمدی زخم دل با دیدنت کاری شده خون به دامان افق جاری شده در تو باغ لاله ی پرپر بود  عکس لبخند علی اصغر بود ای هلال خون چرا باز آمدی گر چه خونینی سرافراز آمدی در تو بینم اشک خیر الناس را  زخم فرق حضرت عباس را در تو بس داغ مکرر دیده ام  پیکر صد چاک اکبر دیده ام در تو بینم خیمه های سوخته کام خشک و دامن افروخته  در تو بینم صورت و خاک تنور در تو بینم سینه و سم ستور  در تو بینم جسم هفتاد و دو تن  غرق خون افتاده بی غسل و کفن  در تو بینم گریه ی دُردانه ها کعب نی ب...
13 آبان 1392

اول ذيقعده ، ولادت كريمه اهل بيت (س)

جـــ❤ـــانِ مــــادر ....                              روزتــــــــــــ  مبارکـــــ❤ــــــ  هستیــــــــــِ  مـــــــــن   دختـــــــ❤ـــــــر  مــــــــــن       ...
16 شهريور 1392

مرثیه مجسم

امشب کوچه های مدینه داغدارند و بقیع، چشم‌انتظار آخرین مسافر خویش است. بقیع، بقعه ای خاموش و تاریک؛  بقیع، آشنایی غریب؛ بقیع، مزار بی چراغ و فانوسی که مظهر مظلومیت هزار و اندی ساله است. در بقیع، روضه لازم نیست، خودش مرثیه مجسم است ...
11 شهريور 1392

شهر رمضان ...

 پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهرٌ يُضاعِفُ اللّه‏ُ فيهِ الحَسَناتِ وَ يَمحو فيهِ السَّيِّئاتِ وَ هُوَ شَهرُ البَرَكَةِ؛ ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است كه خداوند در آن حسنات را مى‏افزايد و گناهان را پاك مى‏كند و آن ماه بركت است.   ماه رمضان ماه خداوند عالمیان است  و شریفترین ماههاست و ماهی است  که درهای آسمان و درهای رحمت بهشت گشوده  شود و درهای جهنم بسته میگردد و در آن شبی ست که عبادت در آن بهتر از عبادت هزار ماه همانا در خبر است که در آخر هر روز  از روزهای ماه رمضان در وقت افطار حق...
18 تير 1392

چون نیمه ماه آمد ....

  یا بقیة الله (عج) ای که از تازگی زخم دلم تازه تری یعنی از قصه دل تنگی من باخبری مثل مهتاب که از خاطر شب میگذرد هر شب آهسته از آفاق دلم میگذری     فرخـــــــــــــــــــــــنده میلاد آخرین حجــــــــــــت حق بر زمین حضرت ولی عصر (عج) تبریک و تهنیت باد    در ادامــــــــــــــــــــــــــــــــه نقاشیهای تسنیم   یه سرسره نارنجـــــــــــــــــــــی توی پارک ....!!!   یک عدد جودی ابوت به تصویر تسنیم ...!!!   ماشین آخرین مدل تسنیمی ...!!! پی نوشت : تسنیم بهشتی ام فردا ٤٤ ماهه می شوی .. ...
3 تير 1392

مژده بر دلدادگان خانه ی حق میرسد ...

مصرع ناقص من کاش که کامل می شد شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شد شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیست من که حیران تو حیران توام می دانم نه فقط من که در این دایره سرگردانم همه ی عالم و آدم به تو می اندیشد شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد   کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است  راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست «پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست» کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت: «ناگهان پرده برانداخته ای...
2 خرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ✿ــــ✿ می باشد