اتوبوس
از ديروز كشيدن اتوبوس رو شروع كردى . اينقدرم خوشگل كه قند توى دلم آب ميشه وقتى پنجره ها و در و چرخاى اتوبوس رو نگاه مى كنم
ديروز يه اتوبوس كوچولو كشيدى و امروز صبح هم يه اتوبوس گنده ! گفتى اون اتوبوس بچه بود اين مامانشه !!
امروز يه چيز جديد هم به نقاشيت اضافه شد كه نمى دونم از كجا ياد گرفتى ! يه گربه به صورت چهاردست و پا ! اينقدر خوشگل و ناز و ... اينهاست كه وقتى ديدمش گفتم بايد بخورمت ! ليوان آب دستت بود گفتى وايسا آبن رو بخورم .... بعدش خوردمت ، چلوندمت ....ء
بعدا عكس اتوبوست رو مى ذارم . چهارشنبه ٣ ارديبهشت ٩٣
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی