مخترع
جديدا معنى اختراع رو ياد گرفتى هر چيز جديدى رو كه درست مى كنى مى گى مامان ببين چى اختراع كردم ...!!!!
**پنجشنبه پنجم شهريور با هم رفتيم پارچه روپوشت رو گرفتيم توى خونه همه اش حرف از رنگاى صورتى و سبز و آبى مى زدى ولى نمى دونم چرا تا توى مغازه چشمت به بنفش افتاد دست گذاشتى روى بنفش كه من همينو مى خوام ....!!!!
وقتى چند بار گفتم مطمئنى .... نمى تونى عوضش كنى ها فكرات رو خوب بكن يه صورتى روشن رو برداشتى آقاى فروشنده گفت يه رنگ ديگه هم براى پاپيونها و نوار دوزى روپوش مى خواد ... تو هم بدون درنگ همون بنفشه رو انتخاب كردى ....
نمى دونم چى از آب درمياد شايد رفتم مغازه و يه رنگ ديگه به جاى بنفش با هم انتخاب كنيم
*** خيلى اصرار دارى اسم خواهرت كوثر باشه ولى من هنوز دو دلم
هشتم شهريور ٩٤
الحمدلله
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی