من چى باشم .......؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ديگه هيچ حيوونى نمونده كه تو نشده باشى حتى اكثر حشرات رو هم امتحان كردى البته به غير از سوسك و عنكبوت !!
حالا روزا مياى پيشم التماس مى كنى كه بگم چه حيوونى بشى !!!! بعضى وقتا اسم هر چى حيوون رو كه بلدم بهت مى گم ولى تو هيچ كدوم رو نمى پسندى !! باورت مى شه كه حتى كارت به گريه و زارى هم مى كشه !!!
امروز صبح آهو بودى و عصر هم كانگورو ! تو هر حيوونى كه باشى منم بايد مامان اون حيوون باشم و باهات بازى كنم يا به قول خودت بازى زندگى !!
>>>>>>>>>>>>>
امشب داشتى با بابا فوتبال بازى مى كردى تند و تند گل مى زدى به بابا ولى وقتى بابا مى خواست بهت گل بزنه جييييييييييغ مى زدى كه بايد طول بكشه !!! از دست تو مُرده بودم از خنده ......
گل كه زدى گفتى : گل زدم بهت آقا پسر ...!!!!!
اين آقا پسرت منو كشته فسقلى ...!!!!
الحمدالله .......
يكشنبه ٦ مهر ٩٣
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی