دردونه ی قشنگ خونه ی مادردونه ی قشنگ خونه ی ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

✿ــــ✿

نيم ساله خوردنى

1395/3/14 23:53
86 بازدید
اشتراک گذاری

امروز جمعه ١٤ خرداد ٩٥ ست ساعت از يازده و نيم گذشته مى خوام برات از كار هايى كه مى كنى بنويسم دلبر خانم

خب ....دختر خانم شش ماهه من قدش ٦٤ و وزنش ٧/٥ كيلو

يكشنبه براى چكاب و شروع غذا بردمت مرنديان صبح به خواهرت گفتم با خواهر جونت دكتر بازى بكن تا وقتى رفتيم دكتر نترسه اونم وسايل دكتر بازيش رو آورد شروع كرد به معاينه .... دهنت ، گوشات ، درجه ، صداى قلب و در انتها آمپول ! چند بار با هم بازى كردين بعد هم خواهر جونت حسابى بهت سفارش كرد كه از دكتر نترسى .... ساعت دو و نيم راه افتاديم خدا رو شكر خلوت بود فقط يك نفر پيش دكتر بود تو هم توى بغلم خواب بودى وقتى نوبتمون شد رفتيم پيش آقاى دكتر . گذاشتمت روى تخت براى معاينه كه تازه چشمات رو باز كردى و آقاى دكتر رو با گوشى ديدى ! يه نگاه به آقاى دكتر مى كردى و يه نگاه به من ! اول كه مى خواستى گوشى آقاى دكتر رو بگيرى بعدم چوب بستنى رو .... خلاصه تا آخر هر چى به سمتت ميوند مى خواستى بگيريش فكر مى كردى اينم بازيه !! فكر مى كنم آقاى دكتر هم تا به حال يك همچين مريض شش ماهه خااااااانم نداشته...!!! دستور غذاييت رو گرفتم و ساعت ٤ خونه بوديم

*************

نٓ نٓ نٓ گفتنات خيلى غليظ و آبدار شده !

سق زدن رو بلدى

كاملا ميشينى

با يك دستت ناى ناى مى كنى

وقتى ميشينى شروع مى كنى به بالا و پايين بردن سرت و گاهى هم همراه اين كارت سق هم ميزنى

امروز چند قاشق كوچولو خواهرى بهت فرنى داد

با دهنت يه صدايى در ميارى يه چيزى شبيه بوس 

دندونات همچنان مى خاره ولى اثرى از دراومدنشون نيست

وقتى تعجب مى كنى يا مى خواى كسى رو صدا بزنى بلند و با صداى كلفت ميگى ...." اُه "    اُ ى كوتاه و ه غليظ !

چند مدل صدا در ميارى نازك كلفت جيغى ، ذوقى ، عصبانى ....

 

 

الحمدلله

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ✿ــــ✿ می باشد