دردونه ی قشنگ خونه ی مادردونه ی قشنگ خونه ی ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

✿ــــ✿

دختران كم خواب !

1395/4/4 23:50
77 بازدید
اشتراک گذاری

خدا را هزاران بار سپاس از داشتن دختران مهربان ، دوست داشتنى ، شيرين ، بازيگوش كم غذا و البته كم خواب !

دختر اولمان كه زبانزد خاص و عام است ! مى ترسد چشمانش اندكى روى هم بيفتد از دنيا و بازى و ورجه وورجه عقب بماند ! رهايش كنم تا پاسى گذشته از نيمه شب در حال دويدن به دنبال توپ و پريدن از روى مبلهاست ! آن هم با چشمانى كه بزور باز نگه داشته ، رنگ و رويى چون گچ ديوار .... هر آن ميرود تا بيهوش شود ولى سرسختانه مقاومت مى كند .....! 

با اين اوصاف فرارى بودن از خواب فقط كافيست شب ، حالا هر ساعتى باشد چه هشت شب و چه ديرتر يك بشقاب غذا جلوى اين بمب انرژى گذاشته شود .... چنان مست خواب ميشود ، بى رمق همانجا و با دهانى پر مى گويد مامان دو تا چوب كبريت بده تا پلكام رو باز نگه دارم .... درست در همين شرايط اگر بشقاب غذا از جلويش برداشته شود و يا از خوردن غذا معاف شود چنان  جان مى گيرد كه اصلا انگار نه انگار همين چند لحظه پيش تا مرز خوابيدن پيش رفته بود .....

تا قبل از دنيا آمدن خواهر براى خوابيدن ، هر شب يك فيلمى داشتيم ..... ولى بعد از ورود خواهر اوضاع كمى بهتر شد چون كوچك است زودتر مى خوابد من هم از خستگى ديگر رمق ندارم بعد از آن خوابم ميرود براى تنها نماندن همراه ما مسواك مى زند و خود را به تخت خوابش مى رساند .... حال چه تعطيل باشد چه الان كه روزهاى گرم تابستان است ! 

حال كه اوضاع خوابيدن دخترك اولمان كمى سامان گرفته و بى دردسر شبها به دنبال ما به تخت خواب ميرود اين جوجه كوچك فسقليست كه اندك اندك براى ما عرض اندام مى كند ! نيم وجبى نيم متر و اندى قد دارد تا سرش را روى بالش مى گذارم چنان هياهو و قبل و قال مى كند .... خودم هم مى ترسم ، باور كنيد !! تا وقتى از حال برود ، با چشمان بسته همچنان ناله سر ميدهد و سرش را مى خواهد بلند كند تا مبادا خداى نكرده خوابش برود  !!! گاهى كه خيلى غر ميزند و چشمانش را مى مالد تا وارد اتاق ميشويم به وضوح اعتراض خود را اعلام كرده و رويش را بطرف در مى كند كه برويم و اينجا نياييم من نمى خوابم ، خوابم نمياد !!! جناب جوجه فسقى هم تا توان دارند و راه دارد از خوابيدن امتناع مى ورزند  اصلا من نمى دانم كى گفته خواب شيرين است ؟؟؟ 

خداوند بخير گرداند عاقبت من و دخترانم را .... اكنون كه شش ساله و شش ماهه هستند چنيندند واى به حال بزرگتر شدنشان !!!!

الحمدلله .....

١٨ رمضان ٤ تير ٩٥

پى نوشت : دختركم امروز شش سال و نه ماهه شد يعنى ٨١ ماهه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ✿ــــ✿ می باشد