و ... امروز جهارم آبان 91
و خداوند تسنیم را آفرید و عشق را به من هدیه کرد...
یک هزار و نود و پنج بار خورشید به طاق آسمان چسبید و فرود آمد...
ومن در این مدت مادر بودم...
مادر...
چه حس شیرینی است مادر شدن و چه زیباست مادر نامیده شدن...
ترنم صدایت در عمق وجودم تسکین است...
آرامش همه دردهایم...
بگو مادر...
بگو مادر تا احساس کند همه وجودم صدایت را...
بگو روح من بگو....
با من حرف بزن ...
با من بگو ازرویاهایت.. از شادیهایت.. از خدایت..
و من انعکاس کلماتت را در وجودم حس میکنم...
عطر وجودت سه سال است که مرا مجنون کرده.. بوی تو...
بوی بهشت است و چه شایسته است تو را
تسنیم
خواندن...
حوریه ای از اعماق بهشت....
از چشمه ای منسوب به مادرت زهرای اطهر(س)
تسنیم با عطر بهشت...!
بارالها....
شاکرم تو را که بوی بهشت را نصیبم کردی ....
شکر... شکر... شکر...
حمد وسپاس تو را که خالق بهشتی و خالق چشمه تسنیم...
ای همه وجود من...
بیشتر از آنکه تو محتاج آغوش من باشی من محتاجم...
چقدر خاطره انگیز است در آغوش گرفتن دختر سه ساله ...
قابل وصف نیست آغوش تو ...
و نفس کشیدن از بوی تو...
بوی بهشتم...
سیده بهشتی ام...
تو از نسل زهرایی (س) و زهرا (س) تو را مادر است....
تو را از بدو تولدت به او سپردم...
همانطور که مادرم
عشق مادرم زهرا (س) را در من زنده کرد
و با این عشق مرا پروراند...
زنده باد این عشق در درونت....
ای نور زندگی ام...
تو چون گیاهی در پرتو نور خورشید آب می نوشی و قد می کشی...
و من شاهد جوانه زدن برگهایت هستم....
شاهد رشدت...
شاهد خانم شدنت...
شاهد سه ساله شدنت...
مبارک باشدت این سه سالگی...
مبارک باشدم این مادرانگی....
مژده دهید جان را بوی سه ساله می رسد
دختر شیرین مرا خنجر و سیلی می رسد
صلی الله علیک یا رقیه بنت الحسین(ع)
پنجشنبه چهارم آبان ٩١
نهم ذیحجه ١٤٣٣