دردونه ی قشنگ خونه ی مادردونه ی قشنگ خونه ی ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

✿ــــ✿

دیگه .....!!!!!

1391/9/14 12:42
278 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه 14 آذر :

قبل از ظهر با هم رفتیم خرید وقتی برگشتیم گفتی : مامان من میرم حموم .... گفتم باشه لباسای بیرونت رو در آوردم  البته وسطش گفتی بقیه اش رو خودم در میارم شما در نیار ...نیشخند خودت لباساتو در آوردی و رفتی حموم منم آب رو برات باز کردم و اومدم بیرون یه کم به کار و بارام برسم ....اوه

کارام تموم شد و اومدم توی حموم که بشورمت .......تعجبتعجب  همین جوری موندم .......

فکر می کنی چه صحنه ای رو دیدم .....؟؟؟؟وقت تمام

شامپوتو کلا خالی کرده بودی و .....  همه جا کفو .......  دیگه نگم بهتره ......از خود راضی

با اعتماد به نفس بالا ....  گفتی: مامان من خودمو شستم .....!!!نیشخند

گفتم چرا همه شو ریختی خوب من الان با چی موهاتو بشورم ....؟؟؟؟کلافه( البته خیلی که نه ولی با آرامش گفتما .... دعوات نکردما .....متفکر)

ته شامپوت آب ریختم با همون سرت رو شستم ... وقتی داشتم سرت رو میشستم بهت گفتم ....:      دختر خوب این کارای بدو میکنه ....؟؟؟ شامپوشو خالی می کنه ...؟؟؟ عطر مامانشو میریزه ....؟؟؟؟  به کرم مامانش دست میزنه .....؟؟؟؟سوال

 (یادم رفت اینو توی ماجرای 12 آذر بگم اون روز از ناراحتی شدید...!!! رفتی توی اتاقم و عطر chanel نازنینم رو اونقدر فشار دادی که تموم شد دیگه یه ریزه تهش مونده فقط بعدشم نوبت کرم کیلینیکم .... البته به موقع رسیدم اونو یه ذره فشار داده بودی .....!!!!ابله اون روز هیچی بهت نگفتم چون همین جوریش بخاطر باب اسفنجی  گریه ات به راه بود دیگه فقط کافی بود یه چیزی بگم البته فکر کنم فقط گفتم چرا این کار رو کردی شما هم گفتی ببشید دیگه مامانی .....قهر)

داشتم فکر میکردم دیگه چی کار کردی که یه دفعه خودت گفتی .....:

دیگه .......!!!!!!!تعجبتعجب

بعد از مکث کوتاهی هم ادامه دادی :

به وسایل آشپزخونه دست میزنه .....!!!!!!قهقهه

وقتی یه دفعه دیگه ....!!! رو گفتی اونقدر خندم گرفت که یادم رفت چی می خواستم بگم ......

می خورررررررررررمت .... خوشمزه .....خوشمزه

خیلی دوست دارم تسنیم قشنگم .....ماچماچ

تازه امروز یه نوحه هم از خودت ساختی می خوندی و باهاش سینه می زدی و می گفتی علی اصغر ..... تا اومدم ازت فیلم بگیرم ساکت دست به سینه نشستی و گفتی اصلا نمی خونم .....قهر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (21)

مطلع عشق
14 آذر 91 13:00
سلام به مامان خانم صبور و مهربون........
به به ... چه عسل شیرینی
خدا حفظش کنه این سیب گلاب رو( دخترا سیب گلابن.....)


قربونتون لطف دارین گللللم ....
مامان آراد(خاطره)
14 آذر 91 14:15
سلام..امیدوارم که حالتون خوب باشه...
آراد در مسابقه نی نی فشن شرکت کرده..کدش 007 هستش..
خوشحال میشیم اگه به لینک وبلاگی که پایین براتون گذاشتم برین و به آراد در قسمت نظرات یه رای بدین...
هر وبلاگ میتونه به 2 نفر رای بده..
ممنون
http://ninimod.niniweblog.com/post20.php



باشه خانمی ...
مامان آراد(خاطره)
14 آذر 91 15:44
ممنون عزیزم از رایتون...
خوشحالمون کردین..


خواهش میکنم ...
همیشه شاد باشید ...
علامه کوچولو
14 آذر 91 21:52

جونم ماشاءالله


سلامت باشید شما و علامه جان ..
مامی امیرحسین
14 آذر 91 22:04
نتیجه اخلاقی اینکه هیچ وقت بچه را با شامپو، عطر، کرم و.... تنها نذاریم
خصوصی داری عزیزم


خیلی ممنون از نتیجه گیری تون ....
به درد آیندتون می خوره هاااااا ....!!!!
آسمونی
15 آذر 91 9:47
سلام عزیزم خصوصی داری


سلام مامان خانم خانمااااا ....
خیلی ممنون ...
مادر کوثر
15 آذر 91 15:59
ای دختر بامزه و وروجک
بخورمت من
با این کارات

بعضی وقتا میمونم تو دعوا کردن یا نکردن
تو مهربون بودن یا نبون
بخندم یا نخندم

در هر حال تلاش میکنم بهترین باشم


من که اصلا نمی تونم خودم رو نگه دارم خنددددددم می گیره ....!!!!!
مادر کوثر
16 آذر 91 7:46
بروز شدیم


حتما میام ...
مامانی زهرا
16 آذر 91 11:20
تسنیم جونم صحت آب گرم وقتی این مطالب رو در آینده خوندی صبوری رو از مامانی گلت یاد بگیر و قدرش رو بدون


لطف دارید دوست خوبم ....
ستاره زمینی
16 آذر 91 19:20
ماشالله به صبرت مامانی مهربون.
انشالله همیشه همینطور صبور باشید.خوش به حال تسنیم جون.


به به ستاره زمینی عزیز ....
خوبین ...؟؟؟
ریحانه جان چطوره ...؟؟؟
خیلی ممنون
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
17 آذر 91 10:32
خدا برات نگهش داره

خوب دیگه ؟؟؟


تشکر مامانی جونم...
مطلع عشق
17 آذر 91 22:31
سلام بانو....
بفرمایید خصوصی......


چشششششششم ....
مامان نیایش
18 آذر 91 11:55
وای عزیز م چه جوری جرات میکنی دخملی رو تنها بفرستی تو حموم خداییش خیلی جرات داری نه به خاطر خرابکاری به خاطر این میگم که یه وقت زبونم لال طور ینشه سُر نخوره یا..... این شکلی شدم وقتی خوندم
خدا همیشه نگه دارش باشه و مراقبش باشه
نیایش هم بیشتر وقتا نمیذاره ازش فیلم بگیرم وقتی دوربین روشن بشه اون خاموش میشه
دختر شیرین زبون مراقب خودت باش


سلام مامانی ....
نه مامانی تسنیم خودش می ترسه اصلا از توی وان تکون نمی خوره چیزی بخواد صدام میزنهفقط توی آب میشینه آب بازی می کنه و با اسباب بازیهاش بازی میکنه .... حتی بلند هم نمیشه سر جاش وایسه ...!!!!البته وانمون هم بزرگ نیست یه چیز کوچولوییه....
درسته من هم هر وقت بخوام فیلم ازش بگیرم باید یواشکی باشه اگر نه هیچی نمیگه...















مامان محمد و ساقی
19 آذر 91 12:27
پس شما هم مثل ما از این مشکلات دارین.ساقی برای منم چیزی نزاشته.دلم برای عطرت سوخت
چه جالب که خودش هم اعتراف میکنه به کاراش


فدای سرش ...
ولی خوب... دل آدم می سوزه یه کم ....
♥ مامان آمیتیس ♥
19 آذر 91 17:00
آمیتیسم اگه شامپو دم دستش باشه تا تمومش نکنه ولش نمیکنه


هههههههههههه .....!!!!!
چه وروجکایی ....!!!
بوس برای آمیتیس ...
مامان زهرا کوچولو مسافر کربلا
26 آذر 91 16:24
عطر chanel و کرم کلینیک و ... چه می کنه این تسنیم سادات
ایشالا شما همچنان سلامت باشی و صبور و گل دخترت هم در کمال صحت جسم و جان به این شیطنتهاش ادامه بده . واقعاً راست گفتی فدای سرشون این چیزا . یه تار موشون می ارزه به دنیا .



بله عزیزم درسته ...
مامان نيروانا
28 آذر 91 8:52
دوست نازنينم، چند باره هي نظر ميذارم يا ثبت نميشه يا ميگه كد امنيتي صحيح نيست كل نظر رو پاك ميكنه. ببخش اينهمه دير ميام سراغت. شيرينكارياي تسنيمم خيلي بامزه ست خصوصاً كه به قلم تو اينقدر زيبا نوشته بشه. ديگه .....! ديگه......! اينكه خيلي دوسِتون دارم. مرسي كه به خونه ي دخترم سر ميزنين و نظر مهر ميذارين


خواهش میکنم مامانی جونم ....
شما محبت دارید ....
ملکه برفی قشنگم رو ببوسید...
ني ني آينده
28 آذر 91 11:52



ممنون از حضورتون ...
یک سبد گل تقدیمتان ...
مامان علی مرتضی
3 دی 91 0:53
مامان تسنیم جان با رنگ آبی ک تایپ میکنید چشمو میزنه عزیزم اونم واسه منه عینکی ک چشمام رینگی فینگی میشن


آخــــــــی بگردم مامانی این رنگ خود قالبمه من با مشکی مینویسم این آبی نشون میده ....
چشم گلم مشکی میکنمش....
مامان علی مرتضی
3 دی 91 0:58
چ برخورد خوبی،پسر من از اول محرم تا الان ازوقتی از خواب بیدار میشه میگه ضبط برام بزارید تا نوحه بخونه ومن سینه بزنم باور کنید تا خود موقعی ک خاموشی میدیم این کارو باید براش انجام بدیم چ میشه کرد امیدوارم توی بزرگیش هم اینجوری عاشق امام حسین باشه


انشاا... عزیزم با توجه خود آقامون ...
تسنیم هم همین طور وقتی سوار ماشین میشدیم باید حتما حسین حسین میگذاشتیم (به زبون خودش) بعد ضبط ماشین خراب شد یه مدت یعنی رمزش گم شد دیگه از سرش افتاد ..
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ✿ــــ✿ می باشد