دردونه ی قشنگ خونه ی مادردونه ی قشنگ خونه ی ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

✿ــــ✿

ماه بزرگ خــــــــــــــدا ....

1392/2/22 5:28
262 بازدید
اشتراک گذاری

 

«اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِى رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَى الصِّیَامِ وَالْقِیَامِ وَ

 حِفْظِ اللِّسَانِ وَ غَضِّ الْبَصَرِ وَلاتَجْعَلْ حَظَّنَا مِنْهُ الْجُوعَ وَالْعَطَشَ».

خدایا به ما  در ماه رجب و شعبان برکت ده و ما را به ماه رمضان برسان

و ما را در روزه و قیام (بیداری شب ) , و نگهداری زبان و فروبستن چشم یاری کن ,

بهره ما را از آن (روزه ) گرسنگی و تشنگی قرار مده

هلال ماه رجب 1434 قمری، زندگی و تولـدی دوباره را بـه عاشقان نوید می دهد.

ماه رجـب فصل جدیدی در کتاب زندگی می گشاید که از عطر دل انگیز نیایش سرشار است.

 پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله) با دیدن هلال ماه مبارک رجب، دست به دعا بر می داشت و پس از حمد و ثنای الهی، سی بار تکبیر و لااله الا اللّه می گفت و می فرمود: ماه رجب، ماه استغفار برای امت من است. در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خداوند آمرزنده مهربان است.

روز اول این ماه مبارک ولادت پنجمین اختر تابناک بوستان امامت و ولایت حضرت امام محمد باقر (ع) . این روز عزیز بر همه عاشقان و پیروان آن حضرت تبریک و تهنیت باد

امسال یکشنبه 22 اردیبهشت مصادف با اولین روز ماه مبارک رجب است و من بسی از این موضوع مسرور و شادمانمچشمک

http://mahsae-ali.blogfa.com

 

این همه پیشرفت و نو آوری تو باعث فخر و مباهات منه دختــــــــــــــــــــــــــــر از خود راضی

اگه یادت باشه قبلا از جمع آوری خورده ریزا و عتیقه جاتت گفته بودم ...

حالا بعد از کیسه نایلون و لگن و سبد و کیف نوبت رسیده به ....سوال

 

در حال مرتب کردن اتاقت بودم که کلاهت رو روی زمینا دیدم (این کلاه بافتنی رو مامانجون برات بافتن ) توش پر از جوراب بود ...!!

جورابا رو در آوردم که بگذارمشون سرجاش ...

با در آوردن هر جوراب تعجب یک همچین قیافه ای داشتم من !!

_ وااااا .... ؟؟ چرا این جورابات سنگینن ؟ چی توشون انداختی ؟

مشغول درست کردن پازل بودی و اصلا به روی مبارک نیاوردی ابله

از جوراب اول دو تا بادکنک . دومی لاک . سومی تراش و توپ سر شال گردنت . چهارمی و پنجمی اسباب بازیهای دکتر بازیت .ششمی سه عدد ماهی تخم مرغ شانسی . هفتمی هم  قاشق و چنگالهای اجاق گازت است که اون تو جا گرفته بود ابله

 تا اینها رو درآوردم جیغت بود که به هوا برخاست ....

_ اینا باید اینجا باشن بذار سرجـــــــــــــــــاش ...تعجب منم گذاشتم

و به همین ترتیب درون کشو قرار دادم نیشخند

خوب ... اینم از این ....!!  این پیشرفت شما تا کجا ادامه خواهد داشت . خدا داند ...متفکر

 

پی نوشت : از خواهر خوبم ( خالدی تسنیم  ) بخاطر کامنت قشنگ و زیباش و همچنین تک خاله کوثر عزیزم بابت پست قشنگی که توی وبلاگش برام گذاشت و از تمامی دوستان عزیزم که این روز رو برام ماندنی کردند صمیمانه تشکر میکنم قلبقلبقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (45)

خالدی
22 اردیبهشت 92 6:16
یا باقرالعلوم (ع)



از روشنی طلعت رخشنده «باقر»

شد نور علوم نبوی بر همه ظاهر

در اوّل ماه رجب از مشرق اعجاز

گردید عیان ماه تمام از رخ باقر

مبارک باد حلول ماه خدا و میلاد معصوم پنجم؛ میلادی سراسر نور، سراسر عشق، سراسر شاد و زیبا بر عاشقان وپیروان مولا.





عیدت مبــــــــــــارک نازنین خواهرم


اما امروز یک روز به یاد ماندنی ، هم عیده و هم ..




.

.

.

.
مولود دیگر امروز دخمل کوچک ... که آمد در سحرگاه روز بهاری و ناگهان ......


غنچه آسمانی با بدرقه فرشته ها در آغوش مامانجون چشمانش را باز کرد ... همه را غرق شادی کرد
به به جای ما خالی



تو تنهـــــــــــــــا خواهرم آمدی و اردیبهشت خدا را زیباتر کردی


تولدت مبارک خواهر جوووووووونی مهربونم گل الهی همیشه زیر سایه امام زمان عج طول عمر با عزت و سلامت در کنار خانواده داشته باشی ...

خب حالا یه دست و هورا


هووووووووووراااااااااااا به افتخار خواهریـــــــــم


آخی بیا بغلم خواهر کوچکم





ولادت امام محمد باقر(ع) و فرارسیدن ماه رجب رو تبریک میگم




ووووووااااااااای .... خواهری جــــــــــــــــــــوووون ...
خیلی ممنون از کامنت قشنگت ...

عززززززززززززیزم ...

الان من کوچولو ام تو گنده ... باشه ...

فقط یه امروزااااا ....
بیا خونه مون بغلت کنم ....

ایشالله همیشه سلامت باشی و خالدی شاد و سر حال تسنیم باشی و ....

راستی تسنیم هــــــــــــــی میگه خالـــــــــــــــدی دوباره بیاد خونه مون ....!!:>>خیلی خوش گذشته بوووووووود بهش ...

بازم ممنون خواهــــــــــــــر عزیزم


سوری مامان زهره
22 اردیبهشت 92 6:45
سلام خانوم میلاد و تولد مبارک ان شالله! وبلاگتون جذابه، جای یاد گرفتن هم هست، تسنیم جونم ماشالله خیلی شیرین زبونه، خوشحال می شم با هم دوست بشیم!!!!


خیلی تشکر خانــــــــــمی
نظر لطف شماست ..
خوشحال میشم عزیزم
علامه كوچولو
22 اردیبهشت 92 7:42
سلاااااااااااااااااااااام
اول يه جيغ و هوراااااااااااااااااااااا
تولدت مباااااااااااااااااارك مادر خانومي انشاء الله هميشه سالم و مفق باشين و سالهاي سال سايه مهرتون رو سر تسنيم جان مستدام باشه
********************
هههههههههه چرا اين جورابها فقط يه لنگه ان لنگه ديگش كو؟

ادم ياد مادربزرگهاي قديم ميفته هر چيز ارزشمندي رو تو كيسه كوچيكي جا ميدادند و مينداختند گردنشون
حال فكر كن تسنيم جوراب بندازه گردنش


به به ....
اول صیح چقدر انزژی ....
دست و جیغ و هوووووورا ....!!!
خیلی ممنون از تیریکتون ململنی علامه عزیز
لطف کردین
اونا توی کیسه میذاشتن نه جوراب که ...
آهان راست میگـــــــــــــی ... جوراب بندازه گردنش ...!!!
چه شــــــــــــــــود ...
هههههههه ....
ツ ستایش مهربون ✿ ستایش خوش زبون ツ
22 اردیبهشت 92 7:49
تولدتون مبارک مامان تسنیم گل ان شالله که120 ساله شین کنار این چشمه بهشتیتون


خیلی تشکر مامان ستایش جون عزیز
مادر کوثر
22 اردیبهشت 92 8:48


تولد تولد تولدت مبارررررررررررررک

بیا شمع ها رو فوت کن تا صد سال نهصدو بیس سال نه تا همیشه زنده باشیییییییییییییییییی



به به. روز تولد و اول ماه رجب

آی دختر ناقلا و شیرین و خواستنی و زاغ کوچولوی منننننننننننننن

بیا بغلم مامانیییییییییییییی
چند تا هم ماچ آبدااااااااااااااااااااااار

بازم تولدت مبارک

عززززززیزم خیل ممنونم
من چه جوری تا همیشه زنده باشــــــــم


ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
22 اردیبهشت 92 10:27
اول از همه تــــولدت رو مجددا تبریک می گم مامانی ِ خوب و صبور

و

حلول ماه رجب رو ...



ای خدااااا ...

چقدر من خندیدم از این کار تسنیم گلی و بعدش هم این که شما گذاشتیشون سر جاش ...

یعنی تسلیم شدن تا این حد

خیلی باحال تعریف کرده بودی ... کلی خوشم اومد نازنینم





خیــــــــــــــــلی تشکر از تبریکتون
انشالله از این ماه نهایت بهره رو ببریم

مشغول جمع و جور بودم وقت زیادی نداشتم ...

خودش چند ساعت بعد خالیش کرد .. وقتی خالدی اومد خونه مون ...
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
22 اردیبهشت 92 10:27
یک عدد نظر خصوصی داری ...


بله ... متوجه شدم ....:

ممــــــــــــــنون
مادر کوثر
22 اردیبهشت 92 10:55
شاد و برقرار


:
علامه كوچولو
22 اردیبهشت 92 11:03
پس بقيه نظرها كو؟


دارن میان عزززززیزم :
مامان یه فسقِلی (تک خاله کوثر جونی)
22 اردیبهشت 92 11:10
نظر ها دارن میان؟!!!

یا

شما داری دونه دونه میفرستیشون ؟!!!




دارم میتائیدم دیگگگگگه ....
خواهر فرناز
22 اردیبهشت 92 13:02
سلام
تولدتون مبارکـــــــــــــــــــــــــ
الهی 120 ساله بشین و سایتون بالای سر تسنیم جون باشه
چه کارای بامزه میکنه تسنیم
فرنازم همین طوره جیغ میزنه دست نزنید مال منه


سلام
خيلى ممنون ازتبريكتون
عززززززززيزم فرناز براى چى جيغ مى زنه ؟؟
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
22 اردیبهشت 92 13:23
" ستاره زمینی " میگن که:

نمی تونن بیان وبلاگتون. مرورگرشون مشکل داره، یه سر بهشون بزن.




بله ....
خانم خبرگزارى ...
رفتم پيششون عزيزم
مامان محمدمهدی
22 اردیبهشت 92 13:30
سلام دوستم
یعنی امروز تولدتونو؟چرا پس من تو متن صراحتی تو این موضوع ندیدم؟
بهرحال مبارکا باشه هم تولدتون و هم فرارسیدن این ماه فضیلت.ان شاءالله شما و ما از رجبیون باشیم


سلام خاااااانم ...
بله امروز تولدمه خواستم ريا نشه مثلا .... (چشمك)
انشالله عزيزم
خيلى خيلى التماس دعا در اين ايام عزيز
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
22 اردیبهشت 92 14:15
خبرگزار چیه آخه؟!


پیامشو بهت رسوندم،


خودش ازم خواسته بود بهت بگم خـــــــــو؟!



خبرگزارى تك خاله كوثر جونى ديگه ....!!!

ممنون عزيزم

ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
22 اردیبهشت 92 14:22
عزیزم، پی نوشت رو الان دیدم

خــــــــــــــــواهش می کنم خانومی ...

ما که کاری نکردیم ...



تــــفلدت مبالـــک

ووووووووواى ...... عزززززيزمى
شما خانمى ، گلى
ღ مـــدیر وبلاگِ فسـقِلی ما ღ
22 اردیبهشت 92 15:34
نمی دونم چرا اسکریپت بادکنک ها باعث شده بود چند تا از دوستان، نتونن بیان وبلاگم و تلگراف زدن ...

برداشتم بادکنک ها رو، ببخشید دیگه


اِ ..... من بادکنکامو میخواااااام ....!!!
تازه خواستم بهت بگم ورش ندار خوشگله بزار باشن ...
ههههه ....
باشه عزیزجان اشکال نداره
وب خودته دیگه ... صاحب خونه ای ...
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
22 اردیبهشت 92 15:44
"خواله" نوشتنت کم بود، "خاه" هم اضافه شد ...

آی والا نمی خواد بری درستش کنی، حالا کلی خط و فاصله هم اضاف می کنی ...



خخخخخخخخخ ... شوخی

دیدی درستش کردم ....!!!!
هههههه...!
از دست تو
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
22 اردیبهشت 92 16:09
درس ِ امروز رو خوب یاد گرفتی



پیشرفتت توی اصلاح ِ کامنت ها عالی بوده ...

بار ِ کلا (همون باریکلا هستش، به زبون بوشهری)

نخییییییییییر ... ما بوشهری نیستیم

اصلا بوشهری خودتی ...

مدیونی اگه فکر کنی دارم زبون درازی میکنم. اینجوری



راست می گگگگگگگگی ....
استاد که شما باشی ....
مادر کوثر
22 اردیبهشت 92 16:16


آنلاینم مامانی
البته حداکثر تا نیم ساعت دیگه که همسری میاد


خوب من پیدات نمی کنم چرا ...
کاری ندارم باهات که فقط اسمت رو پیدا نمی کنم
علامه کوچولو
22 اردیبهشت 92 21:48
مامانی فسقلی اینده کجایی که ببینی مامان تسنیم جان منو ململنی علامه خطاب کرده


ای بابا ....
پیش میاد دیگه ...
حالا اونو نمیخواد صدا بزنی ..!!!!الان درستش میکنم
مامان طهورا عسلی
22 اردیبهشت 92 22:27
چرا نظر من رو تایید نکردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


عزززززززززیزم من نظر از طرف شما دریافت نکردم گلم ....
مامان اینده یه فسقلی
23 اردیبهشت 92 1:00
سلام ململنی تسنیم، خووووووبی؟!

که دیگه مامانی رو هم ململنی می نویسی، آره؟!

اینجوری نمیشه، باید یه فکر اساسى کرد
خالدی جان، نظر شما چیه؟! اینقدر نیا و کامنت ها رو بخون، به ما هم سر بزن خووو !


هههههههههه.......!!!!
مى گم هر چى مى گردم پيداش نمى كنم كجا اين جورى نوشتم
پيداش كردى خبرم كن .....
آفرين

مامان اینده یه فسقلی
23 اردیبهشت 92 1:34
کاش از خود ململنی علامه کوچولو بپرسی که کجا دیده این رو.

ها؟! نظرت چیه؟!

(مامانی علامه کوچولو، دارم شوخی می کنما، دیگه خودت در جریانی)




نمى دونم كجاست ؟
يه جا ديدمشا.....!!!
اى بابا ....
علامه کوچولو
23 اردیبهشت 92 6:52
سلااااااااااااااااااام

جواب اولین کامنتی که توو این پست گذاشتم خط چهارم
جوون من تغییر نده بذار بمونه


سلااااااااام گرامى ....

باشه ....تغيير نمى دم ململنى علامه كوچولوووووووو
امیر مهدی و عمی
23 اردیبهشت 92 10:23
سلام سلام
واااااا یک روز نبودیما
مامانی مهربون ماه رجب و تولدتون تبریک میگیم
ولی واقعا نمیدونستیم 22 میلادتونه
انشااله همیشه شاد و سلامت باشید.
لطفا مارو در این ماه پر خیر و برکت فراموش نکنید.
امضاء
عمیا و گل پسری



خييييييييلى ممنون از تبريكتون عمياى مهربون و گل پسرى ناز و قشنگم
حلول ماه رجب بر شما هم مبارك و التماس دعا
امیر مهدی و عمی
23 اردیبهشت 92 10:24
نازنین دختر عاشق این خلاقیتاتم
واقعا شما این ابتکاراتو از کجا میارید؟؟؟؟
دوست داریم


هههههههه....!!!
سوال واقعا به جايى بود
از كجا مياره اين فكرارو ....؟؟؟؟
مامان سيد محمد سپهر
23 اردیبهشت 92 11:40
سلام عزيزم با كمي تاخير تولدت مبارك انشاء الله سايه تون هميشه بالاي سر خانواده باشه .....


سلام خاااااانم
نه تاخيرى هم نبود بابا الان كه شما كامنت گذاشتى حدود ١٢ ساعته كه دنيا اومدم ....
خيلى ممنون خانمى از تبريكتون
مامان سيد محمد سپهر
23 اردیبهشت 92 11:40
حلول ماه مبارك رجب مبارك، التماس دعا راستي تشريف بيارين و اولين تشويق تاج سر توسط معاونت صدا را ببينين


ممنون ... بر شما هم مبارك
چشم حتما ميام
مامان نیایش
23 اردیبهشت 92 12:43
عزیزم قبل از هر چیز بگم تولدت مبارک خانومی الهی همیشه زنده باشی و لبات خندون
توی این ماه قشنگ خدا هم التماس دعا عزیزم
و قربون این تسنیم خلاقم برم که اینقدر شیطون و وروجکه ما شاالله


تشكر عزيزم از تبريكت
از شما هم همچنين مخصوصا اگه حرم مشرف شديد
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
23 اردیبهشت 92 15:15


? Khoobi



خووووووووووووب......!!
ღ تـــــــــــک خاله کوثر جونی ღ
23 اردیبهشت 92 15:27
حالا چرا خوبی؟

مشکــــــــــــــوک میزنی ها!


وااااااا.....!!!
چرا خوب نباشم ...؟؟
خوب مى خواى ناحارت باشم ...؟؟
نه آخه الان كامنت خصوصى خواهريت رو خوندم دارم مى خنددددددددم
خونه خواهرى رفتى ؟؟؟
مادر کوثر
23 اردیبهشت 92 15:30


خوش گذشت؟


جاى شما خالى ....
شما دو تا باهميد؟؟؟؟؟
امیر مهدی و عمی
23 اردیبهشت 92 23:09
سلام مامانی آنلاینی؟؟


بله عزيزم
مامان محمد و ساقی
24 اردیبهشت 92 16:18
سلام عزیزم
کلی خندیدم از کار تسنیم.میشد تصور کرد اون لحظه که درشون آوردی چهره ی تسنیم و خودت چه شکلی بود
امان از دست این بچه ها.
ولی این چند خط آخرو نفهمیدم.ببخشید


سلام خااااانم
هههههه.....!! من اينقدر خندم گرفته بود ...
چند خط آخر .... كدوم ؟؟؟ منظورت پى نوشته ؟؟
مامان محمد و ساقی
24 اردیبهشت 92 16:19
راستی قالبت خیلی خوشگله


ممنونم عزيزم
چشماتون خوشگل مى بينه
مامان نیایش
24 اردیبهشت 92 16:31



واااااى چه عجب ....!!
مامان نيايشم
از اين ورا خانم ....!!
ツ ستایش مهربون ✿ ستایش خوش زبون ツ
24 اردیبهشت 92 16:37
ممنون که بهمون سر زدین با افتخار لینک شدین


خيلى ممنون عزيزم
زینب السادات(مامان تسنیم)
24 اردیبهشت 92 16:42
وایییی من اصلا یادم رفته بود این روزها تولدته گفته بودی اواخر اردیبهشت هت
مبارک مبارک مبارک
اصلا وقت نمیکنم بیام نت از سرو وضع وبلاگ دخملم معلومه
الان فکر کنم بعد از دوهفته با لپ تاپم اومدم...
این کارهای تسنیم سادات هم خیلی بانمکه ها
نمیدونم این بچه ها چه علاقه ای به قایم کردن وسیله ها دارن
تسنیم ما هم همه چیزهایی که دستشه را میره میندازه تو سبد لباس کثیفها مثل عینک باباش و آینه من و خلاصه هرچی که دوست داره
اون اوایل باید کلی دنبالشون میگشتم ولی الان مستقیم میرم سراغ سبد


عززززززيزم بابا بيا يه دستى به اين وبلاگ دخترت بكش ديگه ....
مُردم از بس اومدم و رفتم ....
خيلى ممنون از تبريكت دوستم
اووووووووو...... !!!! تازه اولشه حالا ....
وايسا تماشا كن ببين به كجا كه نمى رسه
فعلا كه مال من به جوراب رسيده ...!!!
Mamani ye Zahra
24 اردیبهشت 92 18:33
Salam be mamani gol va tasnim joon.
Omidvaram khoob va khosh bashid.
Az vaghti ke ghalebetoon ro avaz kardid man fagat ba tablet mitoonam biyam inja chon ba laptop nemishe..
Be har hal kheili doosetoon darim va hamash behetoon sar mizanim


سلام عزیزم
خیلی ممنون خــــــــانم
آخــــــــی بزار الان میام پیشت ...
مامان سونیا
25 اردیبهشت 92 9:17
با تاخیر تولدتون مبارک باشه خانمی
120 سال عمر کنی و سایه ات بر سر تسنیم جون باشه
ای جونم چه دخملی از همه چیز استفاده بهینه میکنه
مامانی مراقب باشه وگرنه دورز دیگه باید همه چی رو ازتوی کشوی تسنیم خانوم از توی جوراب و کلاه دربیاری
فکر کن میخوای بری مهمونی انگشترت نیست
حالا کجاست
بله توی کشوی خانم کوچولو توی کلاه توی جوراب کی میره این همه راه رو من که خسته شدم مامانی شما خسته نشدی

ببوس روی ماهش رو

خیلی ممنون عزیزم از تبریکتون ....

راست میگیاااا ....!!
ممنون عزیزم سونیا جون رو ببوسید
مادر کوثر
25 اردیبهشت 92 9:38
به روزیم


اووووووومدم
مامان طهورا عسلی
25 اردیبهشت 92 15:34
من که نظر گذاشتم. نی نی وبلاگ نظر منو خورده شاید......


عززززززززيزم اشكال نداره كه ....
پيش مياد منم بعضى وقتا يه جايى نظر مىگذارم بعد كه ميام مى بينم نيستش نرسيده بهشون
مامان نیروانا
28 اردیبهشت 92 11:45
تولدت مبارک عزیزم. تأخیر همیشگی منو ببخش! بی شک زیبایی روزهای خوب خدا بخاطر وجودهای مقدس و زیباییه که به لحظاتش رنگ و روح میده. همیشه در پناه خدا باشی و زنده ی جاوید!میبوسمت عزیزم


خيلى ممنون عزيزم
ممنونم از لطف و محبتت
اين روزا با وجود دوستانى مثل شما زيبا تر ميشه
مامان علی مرتضی
2 خرداد 92 0:23
اخه الان متوجه شدم خالدی خواهرتونه.مگه کنار هم نیستین؟؟؟ولادت امام علی رو پیشاپیش تبریک میگم و روز مردو به شوهر محترمتون.راستی وبلاگتون خیلی باحاله جون داره هرجا موس میره وسایل توش حرکت میکنه من چند دقیق های رو به همین شیوه سرگرم بودم


بله عزيزم تسنيم به خاله اش مى گه خالدى ! مى دونى اون زمان كه تازه زبون باز كرده بود اوله به خاله مى گفت لاله ، بعدش براى اينكه بيشتر خودش رو جا كنه به آخر همه اسمها يه "ى" اضافه مى كرد .... مامايى ، بابايى ... لاله هم شد لالايى و حتى دايى هم شد داديي دى چون خودش "ى"داشت اين قبلش يه "د" اضافه كرد بعد كه تونست خ رو بگه به خاله هم يه " د " اضافه كرد و شد خالدى ....
حالا هنوزم همينو ميگه منم خيلى خوشم مياد نمى گم كه بگو خاله ديگه همه به اين يهدونه خاله ميگيم خالدى ....
عزيزم سرگرم باشيد
منم اين عيد رو بهتون تبريك مى گم دوست خوبم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ✿ــــ✿ می باشد