دردونه ی قشنگ خونه ی مادردونه ی قشنگ خونه ی ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

✿ــــ✿

کمی دقت ...!!!

1392/2/17 12:47
489 بازدید
اشتراک گذاری

من واقعا نمیدونم چرا سازندگان وسایل بازی و حتی نقاشان و طراحان کتاب برای کودک توی کار خودشون دقت نمیکنن ...

مگه نمیدونن ریزترین چیز ممکن توی سربچه ها یه علامت سوال گنده سبز میکنه سوال

توی این کتابه این نی نی کوچولو دست به کبریت زده و دستشو سوزونده و مثلا باید گریون باشه ...  !! تازه توی شعرش هم نوشته :

مامان دوید هراسون ...!!!

آخه کجای صورت این مامان نشونی از هراس دیده میشه ....!!!تعجب

و من هر بار که این کتاب رو میخونم باید به این سوال پاسخ بدم :

_ پس چرا مامانش ناحارت نیست ...؟؟ چرا مامانش میخنده ...؟؟متفکر

یا این یکی :

توی کتاب نوشته :

پوپو با باباش رفتن خرید و سیب زمینی و پیاز و توت فرنگی و زرد آلو و گوشت گوسفند و سبزی خوردن گرفتناز خود راضی ( البته بصورت شعر گفته )

حالا ...

عکس سیب و پرتقال گذاشتن ...ابله واقعا که ...

حالا من توت فرنگی از کجا بیارم اینجا که هر دفعه که میخونم با این سوال مواجه نشم ...

_ مامان پس توت فرنگیش کووووو ....!!!!!

حالا همه اینا به کنار از آیپد دیگه توقع نداشتم ...قهر

تسنیم : مامان چرا آب توی آیپد آبیه ...؟؟

من : تعجب  تعجب کمی مکث ....!!!

اِ......م !!! خوب اگه بدون رنگ بود که شما نمیدیدیش استرساین رنگی گذاشتن تا دیده بشه

تسنیم : نه مامان اصلا آب آیپد آبیه ولی آب ما رنگ نداره ...تعجب

خودش جواب حودشو داد ...اوه

 

http://mahsae-ali.blogfa.com

داشتم کتاب شنگول ومنگول رو برات می خوندم ....

_ مامان ...  چرا آخه آقا گرگه همش میخواد بع بعی ها رو بخوره ...؟؟ چرا با هم دوست نمیشن ...؟؟نگران اصلا باباشون کجاست ؟؟ابله

من : خوب ... آخه غذای گرگا بع بعی و خرگوش و ... این چیزاست دیگه ....

_ نه ... اصلا بیا بریم گوشت بگیریم برای آقا گرگه بپزیمش بعد بدیم بخوره قهقهه که دیگه بع بعی ها رو نخوره ...!!!

 

پی نوشت : برات یه استکان شیر آوردم یه کمشو خوردی رفتی زیر پتو توی خونه خودت !

بهت میگم بیا بقیه شیرتو بخور ...

میگی بزار یخم بره ....!!!قهقهه (منظور بزار گرمم بشه است )

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (36)

علامه كوچولو
17 اردیبهشت 92 12:12
خداااااااااااااااي من قربونش برم
خداييش خيلي باهوشه
ماشاءالله
راست ميگه ماماني اگه يه خورده از گوشتهاي فريز شده رو بدين گرگه بخوره ببعي ها رو ما ميخوريم


اِ ... وااا !!! منم الان اونجا بودم موندم چرا پستتون رو رمزدار کردین پس ....!!!
گوشت فریز شده بدیم پس بهتره ....!!! باشــــــــــــه ...
علامه كوچولو
17 اردیبهشت 92 12:26
فريز نشد هم اشكال نداره بپزين بدين
چون عكسها زياد بود صفحه اول رو كامل ميگيره رمز دار شد


بله از اون جهت ...!!
خوب من الان میام دوباره ...
خواهر فرناز
17 اردیبهشت 92 14:47
سلام به تسنیم جون
حق با توئه عزیزم اصلا این طراحا دقت نمیکنن شکل با متن نمیخونه
تویک کتاب فرناز مامان با ارایش تمام وارد شد پسر مریضش را برد دکتر وبر گردوند رنگ سایه چشم مامان از صورتی به سبز تغییر یافت فرناز میگفت مامان چه طور تونست بره ارایش کنه؟(این مال چند سال چیشه الان دیگه عادت کرده)
خوب چرا ببعی را میخوره؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اگه اون نخوره ما میخوریم کدومش بهتره ما بخوریم یا گرگه؟
بگردم الهی با این شیرین زبونیات
یخم بره خیلی بانمک گفتی عزیزم


راست مى گياااااا ما مى خوريمشون ...
اگه اينو مى گفتم شايد ديگه گوشت نخوره ....!!!! ( همون يه گلبوليم كه به زور مى خوره پر بكشه ....)
زینب السادات(مامان تسنیم)
17 اردیبهشت 92 17:02
راست میگه خوب من هم ازبچگی با این ایرادهای کتابها مشکل داشتم
الان هم یه کتاب آموزش رنگ برای تسنیم خریدم تو صفحه رنگ سبز یه سیب زرد گذاشته!!!!!!!!!!!!


وووواى اون ديگه خيلى ناجوره ....
سيب زرد .......!!!!!
♥ مامان آمیتیس ♥
17 اردیبهشت 92 23:48
سلام. خوبین؟ تسنيم جون خوبه؟


سلام خانم
شما چطوريد
شكر خدا ما خوبيم
آميتيس عسلم چطوره
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
18 اردیبهشت 92 0:09
از این نکته بین بودنت خیلی خوشم اومد.

آره واقعا، من هم قبول دارم، بعضی از شعر ها و داستان هاخیلی بی مزه و الکی اند. اصلا کاش نخونی شون واسه تسنیم.

آخه دخملی ِ شما به این باهوشی، اصلا نیازی به این داستان های الکی و سرکاری نداره.

خیلی بامزه بودن همه ی نوشته هات، با کلی ذوق و شوق خوندمشون ...

داستان گوشت هم باحال بود ...

میگم که، این سوال ها نشون دهنده ی باهوشیش هست ماشالا...

بار یخم بره ... ، شیرین زبون ...

...جان،
خیلی نوشته هاتو دوست دارم، اینقدر ساده و خودمونی می نویسی که حس می کنم داری حضورا واسم تعریف می کنی...

آآآآآآفرین


سلام تك خاله كوثر جونى يا به عبارتى تك زن عموى كوثر جونى
نمى دونم والا آخه كتاب خيلى دوست داره ولى به هر كتابى يه جور گير مى ده ....!! حالا من دو مورد رو نوشتم ...
همه اش هم از نقاشياشون ايراد مى گيره
نمى دونم دقت كردى يا نه ( با وجود ٤ تا بچه حتما ديدى !!) بعضياشون خيلى نقاشياشون بى خوده .... مثلا اين كتاباى كانون خوبه جزء بهترينهاست ولى نقاشياش خيلى بده ...
چه مى شه كرد . ...!

ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
18 اردیبهشت 92 0:18
امروز با تک خواهری، چشممون خورد به یه کتابی که توش از زبون یه پسر بچه، نوشته شده بود: ناخن های خشکم رو توی قوطی کبریت نگه میدارم و اینا ...

اوووووق ...


چچچچچچچچى ......!!!!!!!
اَاَ...ه
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
18 اردیبهشت 92 0:30
آآآره، داشت حالمون به هم می خورد...

وقتی تک خواهری نشونم داد ... این جوری شدم ... و کتاب رو ول کردم رو میز

البته یه کم مودبانه


مال چه انتشاراتى بود حالا ....؟؟
مامان یه فسقِلی (تک خاله کوثر جونی)
18 اردیبهشت 92 0:53
شبت بخیر عزیزم


شب بخير ....:
مادر کوثر
18 اردیبهشت 92 10:11
من فدای دقت این نازگلی خانم

با کوثر هم دقیقا از این معضلات دارم

و به خاطر همین فقط کتابای انتشارات افق و قدیانی رو میگیرم

بروزیم

سلام سلام ...
چقدر این قدیانی آشناست ....
فکر کنم تسنیم هم کتاباشو داشته باشه
منم کتاباشو از کانون و بنفشه گرفتم
بنفشه نرفتین ..؟ کتاباش خیلی جالبند ..
امیر مهدی و عمی
18 اردیبهشت 92 11:31
سلام بر مادر و دختر بی نظیر
واقعا خواهر راست گفتی ما هم همیشه با این مسئله درگیریم
کاش یک چیزایی می نوشتن آدمیزاد می تونست جوابشونو بده.
ولی این چه روزیه میگم این دختر یکی از نوابغه
حالا از این چیزا گذشته خیلی تسنیم جون و امیر به هم شباهت اخلاقی دارن
دوستون داریممممممممممم


سلام به رو ى چون گلت
عزززززززيزم شما لطف داريد به نظرم بچه هاى الان همه شون نابغه اند ...
خدا همه شون رو حفظ كنه
امير مهدى جونم رو ببوسيد ....
ممنونم منم شما و گل پسرى رو خيلى دوست دارم
از لطفتون يه دنيا ممنون
مامان نیایش
18 اردیبهشت 92 12:27
الهی من قربون اون دقتت
آره منم خیلی برام پیش اومده نیایش هم از این سوالا خیلی می پرسه ازم
واقعا نمیدوونم با خودشون چی فکر میکنن اونایی که طرح این کتاب ها رو میزنن خواهر خودم یه کتاب رو طراح یکرد براش همین نقاشی ها ی داخلش اینقدر وسواس به خرج میداد سر کشیدم جزئیات و همش خودش رو جای بچه میذاشت تا بتونه بفهمه چه درکی میتونن داشته باشن بچه ها
ولی بعضیااااااااااا
متاسفانه توی مملکت ما با اینکه ادعای خیلی چیزا رو دارن اما توی خیلی زمینه ها واقعا کم میذارن
قربون این تسنیم گلی با این حرف های نمکیش

عززززيزم .... خدا نكنه مامانى
چقدر خوووووب ...! كاش همه مثل خاله نيايش بودند ...
به نظرم كار براى كودك بيش از اندازه دقت مى خواد
همين طوره .... خيييييييلى هم كم ميذارن
مامان نیایش
18 اردیبهشت 92 12:30
راستی اون بازی میخ و چکش رو چند گرفتی از نمایشگاه کتاب و از کدوم غرفه دقیقا میخواستم اگه بشه به کسی سفارش خریدش رو بدم ممنون


يه سالن بود كه فقط بازى فكرى براى بچه ها داشت نمى دونم شمارش چند بود ولى بپرسين ....
سه مدل بود مدلش رو توى اينترنت انتخاب كنيد
قيمتش هم ٣٠٠٠٠ تومن بود
امیر مهدی و عمی
18 اردیبهشت 92 14:29
خوشم از این آنلان بودنتونم


قربونت عزززززززيزم
مامان نیایش
18 اردیبهشت 92 14:57
ممنون عزیزم ولی سایتی که آدرس داد ی باز نمیشه راستی این میخاش رو چه جوری در میارین دوباریه!


من همين آدرس رو به بقيه مامانا كه خواسته بودن دادم
توش رفته بودند و خريد اينترنتى هم داشته اتفاقا
خيلى راحت با دست كشيده مىشه بيرون
تخته اش چوبى نيستا ... خودش گفت چوب پنبه ست يه كم نرمه و راحت ميخ وارد ميشه و راحتم در مياد
مامان نیایش
18 اردیبهشت 92 15:08
www.IRANPOTK.com
الان که هر چی میزنم این آدرس رو باز نمیکنه


با حروف كوچيكم بزن ... ببين مى شه يا نه
من الان توشم خرير اينترنتى هم داره
مامان نیایش
18 اردیبهشت 92 15:28
ببشخید گلم اذیتت هم کردم ولی نه باز نمیشه میدونی فرقی نداره که با حروف بزرگ هم که بزنی خودش کوچیکش میکنه میدونی این پیغام رو میده

Warning! Accessing this Web site is NOT allowed.
You attempted to access: www.iranpotk.com

This is a known "Gambling" web site which is blocked as specified by your web content filtering policy



با موزیلا با اکسپلور با گوگل کروم هیچ فرقی نداره باز نمیشه حتی با free gate
با فیلتر شکن
عجیبه نههههههههههههه

اى بابا .... اين يكى رو برو
www.ipka.ir
مامان محمد و ساقی
18 اردیبهشت 92 16:29
سلام عزیزم
ماشالله بچه های امروزی ریزبین هستنو به همه چیز توجه دارن.ولی اون مامان و بچه فکر کنم در شرایط بعد از خطر هستن همون ناز و نوازش کردن بچه
ولی اون دومی حتما" توت فرنگیهاشو تو راه خورده


سلام عزيز دل
مچ پاتون خوبه ؟
آهان نقاشه به جاى اينكه صحنه حال رو بكشه ( مامان دويد هراسون ...) صحنه آينده رو كشيده ....!!!!
چه نقاش آينده نگرى ...!
حالا توت فرنگياشو خورده زردآلو سيب زمينى و ... بقيه اشو چى كار كرده ...؟
هههههه.... ولى باحال گفتيناااااا....
مامان محمد و ساقی
18 اردیبهشت 92 16:29
راستی چرا آب آیپد آبیه؟؟؟


مامان محمد و ساقی
18 اردیبهشت 92 16:30
چه سوالاتی میپرسه
مامان خوب توضیح بده تا ما هم یاد بگیریم.ولی خداییش چرا بع بعی ها بابا ندارن؟


هههههههه.....تسنيم كم بود شما هم اضافه شديد...
ميگه باباشون كجاست مواظبشون باشه تا آقا گرگه نخوردشون ؟
مى گم باباشون سرِكار رفته ...!!
مامان محمد و ساقی
18 اردیبهشت 92 16:30
حالا یخش رفت؟


اينقدر زير لاحافش موند تا يخش بره ...
♥ مامان آمیتیس ♥
19 اردیبهشت 92 3:28
آمیتیسم ازین سوالا زیاد میپرسه
مخصوصا وقتی کارتون میبینه..... یه وقتایی از بس سوال میپرسه اعصابمو خراب میکنه مجبور میشم سرش داد برنم


عزززززززززززيزم ...
سوالاى كارتونا كه جاى خود دارد .....!!!!
♥ مامان آمیتیس ♥
19 اردیبهشت 92 3:34
راستی از اون بازی میخ و چکش خیلی خوشم اومد اگه بشه از اینترنت برای آمیتیس سفارش میدم....
تسنیم جونو از طرف من ببوس


آدرسشو ديدين كه گذاشتم ...
قربونت عزيزم . آميتيس نازم رو ببوسيد
مامان سونیا
19 اردیبهشت 92 9:52
افرین به خانم کوچولوی نکته سنج اکثر بچه ها همینطورین منم برای سونیا که کتاب میخونم خیلی از این سوالا ازم میکنه ولی امان از فیلم دیدنش که از بس ازم سوال میکنه دیونه میشم


دخملی راست میگه ببیی چرا بابا نداره

خوب خواهر گوشت که ارزون چرا خساست به خرج میدی بگیر بده به گرگ بخوره ببعی ها رو نخوره دیگه مگه دلت از سنگه

یخم بره این دیگه نواوری مخصوص تسنیم جونه



هههههه .... عزيزم
باباشون رفته سر كارش ...
اونوقت ولى چه فرقى داره گوشت بگيرم براى آقا گرگه يا خود بع بعيا رو بخوره دوتاش كه يكيه ....
سونياى وروجك
مامان محمد و ساقی
19 اردیبهشت 92 22:14
سلام
جز بروز شده ها بودی؟فکر کردم پست جدید گذاشتی



واقعاااااا.....!!!
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
19 اردیبهشت 92 23:42


دوستت می دارم ... جون.



عزيز هستى و خانم ...
مامان محمدمهدی
20 اردیبهشت 92 0:17
الهی قربون خودش و سوالاش
خب راست میگه بچه آب آی پد آبیه دیگه شما نمیدونستی این موضوعو؟


عزيزم لطف دارى
نمى دونم چه جورى بقبولونمش كه وقتى مى خوايم آب رو بكشيم آبى مى كشيم ولى خودش رنگ نداره....
ما (من و گاهی بابا)
20 اردیبهشت 92 13:18
ای بابا
اگه این بچه ها گذاشتن بزرگا راااحت اشتباااه کنن !

ماشاالله به این گلدختر


بابای امیرحسین
21 اردیبهشت 92 0:34
خیلی برای من عجیب نیست! شاگردهای من که سنشون 6 برابر تسنیم بانو هست، سوالاتشون تو همین مایه هاست!


تشکر از حضورتون
مادر کوثر
21 اردیبهشت 92 9:30
اسم اون کتابی که توش نوشته بود ناخن و پوست زخم های خشک شده و ... اووووق رو میریزم تو جعبه و نگه میدارم، فسقلی ها بود. قسمت هالی حال به هم زن بود!

وای حالم بد شد...

همون لحظه داشتم بالا می آوردم

میخواستم سی جلدش رو بخونم تا این یکی رو دیدم دیگه اصلا سراغ بقیه نرفتم!

اِ ..... مال فسقلیها بود ...؟
من دوجلدش رو گرفتم
ببین من تازه کشفیدم انتشارات قدیانی همون کتابای بنفشه ست ... میگفتم چه قدر آشناستا ....
مادر کوثر
21 اردیبهشت 92 10:09
کسانی که دل درگرو محبت خدا نهاده اند،

لحظه شماری می کنند تا با ورود به ماه رجب
و بهره مندی از برکات آن،

به درک فیوضات ماه عظیم شعبان موفق شوند

و پس از آن بتوانند مدال لیاقت ورود به ضیافت الهی در ماه رمضان را دریافت نمایند.

التماس دعا


انشاالله بتونیم نهایت استفاده رو از این ایام ببریم
ممنونم ازت
علامه کوچولو
21 اردیبهشت 92 20:55
سلااااااااااام
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند :اگر مومنی را دوست دارید آمدن رجب را به او مژده دهید
عیدتان مبارک


عيد شما و علامه كوچولو نيز مبارك
من پستم رو فردا مى گذارم به اميد خدا
مامان یه فسقِلی (تک خاله کوثر جونی)
21 اردیبهشت 92 23:44
روزی کـــــــــه بـــــه دنیـــا آمــــدی، هــــرگــز نـــمی دانــستی زمـــانــی خــواهـــد رســـید که آرامـــش بخــــش روح و روان کـــسی هـــستی که با بـــودن تـــو دنیا بــرایـش زیــباتر اســت ...

تـــــــــــــــــــولّدت مبااااااااااااااااااااااااااااااارک مـــامـــانِ تســـنیم عزیزم...












خيلى ممنونم ازت عزيزم
خيلى خيلى لطف كردى و منو شرمنده كردى
نمى دونم چه جورى محبتت رو جبران كنم
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
22 اردیبهشت 92 0:29
علی رغم ِ میلم، خوابم میاد و باید برم

اما بدون که خیلییییییییی دوستت دارم


باشه عزيزم
شبت بخير
خواباى خوبى ببينى
باز هم تشككككككككككر
مادر کوثر
22 اردیبهشت 92 10:55


بیا ببین که همسری ما چجوری از خودش عشق در وَکرده

واقعا خسته نباشی. کتابای بنفشه از انتشارات قدیانی هست دیگه. پشتت نوشته که!



خوب دیده بودمشااااا ....!!! ولی نمیدونستم کجــــــــــــــــــا ....
نخنــــــــــــــــد حالا پیش میاد دیگه ...
الان میام ...
بذار کامنتا رو جواب بدم که الان صدای خواهرت در میاد ....
بابای آینده یه فسقِلی
25 اردیبهشت 92 1:18
چه دقتی دارین شما مامان ها.


تشكر....
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ✿ــــ✿ می باشد