نقش بزن ... از هر چه دوست داری ...
قرآن را که در سینه داشته باشی , میتوانی با دلت نقش بزنی روی کاغذ ....
حتی اگر چهارساله باشی ....
بعد میتوانی برای تشویق خودت , با ستاره ای گوشه اش را تزئین کنی ...
دلبرکم , عاشق این خیالاتتم . روی دفتر نقاشیت سوره ناس رو نوشتی به فکر و تخیل خودت ....
به خط قرآنی خودت ...
با قلمو و آبرنگ ....
نه تنها قرآن , که حروف لاتین رو هم مینویسی ...
البته باید در آینه نگاهش کنی ....
می بینی دلبر مادر ....
و دوباره نقشی از مادرت ....
که به دور دستها اشاره دارد ....
میگوید : تسنیم اون کوههای بلند را میبینی ..!!
والبته این دندانهای سفید است که جدیدا به نقش آدمهایت اضافه شده
* آدمک دندان دار , نقش خودت است
و نمی دانم از کجا آموختی چشم و لبخند گذاشتن برای خورشیدت را !!
وقتی ازت سوال کردم گفتی از چشم و دهن خودم یاد گرفتم !
و نقش جدید نقاشیهایت دو مرغ عشقت هستند که هر جایی میتوانند پرواز کنند ...
حتی روی دریا ....
بالای سر ماهیهای رنگ وارنگ ....