نخود سیاه امروزی !!!
نخود سیاه امروزی !!! مدل جدید جــــــــــــــــــــیم زدن از سر میز غذا !!!
یک شیوه جدید برای جیم زدن داری که چند بار اول من واقعا رودست خوردم ازت 
من موندم حیرون و متعجب که این کار رو از کجا یادگرفتی .....
بچـــــــــــــــــــــه هم بچه های قدیم .....
حالا بگم از جیم زدنت :
همه سر میز غذا نشستیم و مشغول میل نمودن غذا هستیم . چند دقیقه ای با آرامش میگذرد .....
که یهوووووو میگی : مامــــــــــــــــانی .... ( با تعجب و کشدار) اونجا را نگاه کن ....!!!!
دارم یک قاشق پلو میذارم دهنم که میگم : کجا رو مامانی ؟؟
دوباره میگی : اونجا رو نگاه کن .( با انگشت به روبروی خودت که پشت سر من میشه اشاره میکنی )
صورتم رو برمیگردونم تا ببینم کجا رو میگی ...... خیلی ساده لوحانه میگم : کجـــــــا ....؟؟؟
هنوز روم رو بطرفت برنگردوندم که صدای گروم گروم پاهات و قهقهه خنده هات همه جا می پیچه......!!!!!!
من می مانم و بشقاب غذات . متحیر از توی نیم وجبی که چطور منو سر کار گذاشتی .....
نمی دونم چه کیفی هم میکنی سر من رو شیره میمالی دختــــــــــــــــــر 
اندکی قبلتر بچه ها دنبال نخود سیاه بودند ولی اکنون در دوره آخر الزمان , پدر مادر ها دنبال نخود سیاهند !!!!
جل الخالق ......
پی نوشت : بعد از چند دقیقه خودت بر میگردی سر بشقاب غذات خوشحال و خندان ,کیفور از فرار چند دقیقه ایت !!!
〰〰مامانِ چشمه بهشتى〰〰
راستی مامانی،
پلو هم نوش جان 
مثه دویدنش توی عکس قبل از سال تحویل! .gif){kind=small}
عکس ..... راست میگی ولی سر غذا دوربین کنارم نبود ایشالله دفعه بعد 
من ميام و ميخونما اما نمي دونم دور از جون چه مرضي گرفتم اصلا حس نوشتن ندارم
چند روزه عصرها درگير بافت يه ژيله براي محمد باقرم به يقه ش رسيدم موندم دوستان لطف كردن كمك كردند شايد بتونم امروز تمومش كنم و باز هم به وبلاگ خوانيها برسم
به منم سربهزنید بای
