اسم دوستت چیه ؟؟
دوست بابا اومده بود خونه مون ....
داشتم چایی درست میکردم که اومدی پیشم : مامانــــــــی ... اسم دوست بابا چیه ...؟؟
من : نمیدونم ...
تسنیم : نکنه دوستای من اومده باشن !!!! ( دوستای خودت علی کوچولو , زهرا , حسنا , امیر عباس هستن که همه بچه های فامیل و آشنایان هستند )
من : نه مامان ... دوست باباست با بابا کار داره
تسنیم : میشه برم بپرسم اسمش چیه ؟
من : خب برو تا خیالت راحت بشه ...
تسنیم : اگه بهم خندیدن چی ؟
خنده ام گرفت گفتم : خب بهشون بگو نخندن !!
لباست رو مرتب کردم رفتی دم در اتاق بابا در زدی ...
بابایی در رو برات باز کرد و گفت : سلااااااااام تسنیم خانم .... بیا تو بابایی ....
گفتی : نه نمیام تو ...
بابا داشت اصرارت میکرد بری توی اتاق که یه دفعه گفتی ....
بابایی اسم دوستت چیه ....!!!!!!
بابایی هم کرده بود و هم گرفت : اسم دوست منو میخوای چیکار ؟
گفتی : بگو اسمش چیه دیگه ...؟
بابا : علیرضا ....
تسنیم : آهان .... من فقط خواستم اسمشو بدونم نمیخواستم بیام تو
بعدشم به سرعت فرار کردی پیش من اونا هم که .....
من : پرسیدی ؟
تسنیم : بله .... اسمش علیرضا بود ...
من : اونا چی گفتن ؟
تسنیم : اونا حندیدن ... اِ .... مامانی یادم رفت بهشون بگم نخندین ....!!!!!!