دردونه ی قشنگ خونه ی مادردونه ی قشنگ خونه ی ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

✿ــــ✿

سرِنخ !

1393/10/14 10:38
90 بازدید
اشتراک گذاری

چند روزى ميشد كه بهم مى گفتى يه چيزى مى خواى ! دستت رو مشت مى كردى و به صورت عمودى پايين چشمت مى گرفتى و دولا دولا راه مى رفتى .... مى گفتى از اينا !! حتى اسمش رو هم نمى دونستى ! از ژستت فهميدم ذره بين مى خواى 

گفتم ذره بين مى خواى چه كار ؟؟؟

گفتى مى خوام دنبال سرنخ بگردم !!!!

و من يك دقيقه با چشمهاى گِرد شده نگات كردم !!!

.

.

با باباجون رفتيم ضيافت براى خريد آجيل و ... بعد از خريد ما رو كِشون كِشون بردى توى مغازه لوازم تحريرى روبروش ! از توى ويترين ذره بين رو نشون دادى و گفتى اينو مى خوام ....

باباجون از همه جا بى خبر ، گفت ذره بين مى خواى چى كار ؟

تو هم نگذاشتى و نه برداشتى ، گفتى مى خوام چشماى مورچه ها و مگسا رو ببينم .....

باباجون كلى از دستت خنديد و بعد هم ذره بين رو برات خريد گفت نه .... معلومه همه چيش روى حسابه الكى نمى خواد !!!! 

الحمدلله رب العالمين .....

شنبه ١٤ دى ٩٣

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ✿ــــ✿ می باشد