دردونه ی قشنگ خونه ی مادردونه ی قشنگ خونه ی ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

✿ــــ✿

شیرینک و اسباب بازی هایش ....

1391/10/4 19:15
962 بازدید
اشتراک گذاری

اون زمان که با مامانجون (مامانم) میرفتیم برای خرید سیسمونتیت . یادمه وقتی نوبت به خرید اسباب بازی رسید مامانجون گفتن من اول می خوام برای تسنیم ماشین و هواپیما و .....تعجببگیرم

 من هی می گفتم ای بابا ..... مامان آخه دخترا که با این چیزا بازی نمی کنن ...!!!!!متفکر ولی مامانجون عقیده داشت چون دختره دلیل نمیشه که ماشین بازی نکنه ....!!!!

من میرفتم دنبال عروسک و کالاسکه و تخت عروسک و وسایل آشپزخونه .....نیشخند  مامانجون هم دنبال ماشین و هواپیما و .... تعجب البته آخرشم اون موقع یه هواپیمای قشنگ پیدا نکرد برات و تا الان هم می گن من برای تسنیم هواپیما نگرفتم بچه ام هواپیما بازی بکنه ....!!!! یادمه اولین اسباب بازی هم که برات گرفتیم ماشین تولو بود ....

اون موقع من از دست مامانجون میخندیدم و می گفتم دخترا با این چیزا بازی نمیکنن که .....نیشخنداینا میمونه برای بچه بعدی.....قهقهه

ولی حالا بر عکس شده تموم عروسکهای جنابعالی دست نخورده مونده ....!!!!مژه حتی یه سرویس بزرگ آشپزخونه و گازت رو هنوز باز نکردم .....!!!!!

در عوض همش با ماشین و قطار و توپ و آدم آهنی و...... بازی می کنی خنده

فقط اون سرویس چوبی لوازم آشپزخونه ات رو یه کم اونم گاهی بازی میکنی ....

ماشینهای محبوبت ...خیال باطل اون اتوبوس رو از مکه مامانجون برات گرفته ....

عاشق باز و وودی هستی ..... باز یک آدم فضاییه ....!!!!نیشخند

حالا اینکه دوتا باز داری دلیلش اینه که اونی که برات خریدم رو گم کردی همه جا رو گشتم پیداش نکردم شما هم اینقدر بهانه می گرفتی که رفتم یکی دیگه برات گرفتم .... بعد توی اثاث کشی گم شده پیدا شد ......مژه

اگه دقت کنی صورت وودی رو خط خطی کردی اونم دلیل داره ...... سوال ازت پرسیدم چرا چشمای وودی رو اینجوری کردی .....؟؟؟؟

گفتی آخه سرش فرخورده من دوسش ندارم ....!!!!!!

قهقهه به وودی نگاه کردم دیدم راست می گی سرش یه کم کجه صاف نیست ....(یعنی وقتی که صاف روی زمین بخوابونیش صورتش یه کم به سمت چپه )

گفتی برو یه وودی فر نخورده بگیر برام .....

یکی از باز هاتم همین جوره صورتش کجه ... تو با اون بازی نمیکنی می گی من باز فر خورده رو دوست ندارم .....نیشخند

تنها عروسکی که یه کم باهاش بازی می کنی اینه که اسمش رو پروانه گذاشتی ....تعجب

پروانه رو سوار این اسبه می کنی و باهاشون بازی میکنی ......

اینم که بع بعی های ناز و هاپوشونه ....

هر وقت کارتونش رو توی پویا میذاره میری میاریشون .....!!!!چشمک

از توپاتم که دیگه نگم بهتره ..........!!!!!! تصویر خودش گویای علاقه شـــــــــــــــــــدیدت به توپ هست !

فقط اینو بگم که حدودا نه تا از توپات رو که بادش کم شده بود  تسویه کردم ......قهقههولی ایقدر دیگه مونده برات ....

سر هر مغازه ای توپ باشه می گی برام توپ بگیر من توپ (مثلا ) قرمز ندارم .....!!!!!

فکر نکنم پسراش اینقدر توپ داشته باشن ....!!!!!!نیشخند

کامیون عزیزت .... که اینم مامانجـــــــــــــــــــــــون برات گرفتن .....تعجب

اینقدر با این آدم آهنی بازی میکردی که سر آدم میرفت......!!!!!! ما هم برای آرامش خودمون دیگه براش باتری نگذاشتیم .....کلافه

خوب این یکی یکم دخترونه ست ....!!!!!ابله اینا رو دوستم (زهرا جون) برای تولد 2 سالگیت بهت هدیه داد .... البته با اینا یه جور دیگه بازی می کنی نه اینکه برای غذا درست کردن ....!!!!!نیشخند

اینها هم که گروه ثابت بازیهات هستند ....

 

اینـــــــــــــــــــــــــم از قطارت .....

از بین اون همه اسباب بازی که توی اتاقت داری اینها رو خیلی دوست داری .....

فکر کنم همه عروسکهات بمونه برای یه پسری .......!!!!!!!!چشمکنیشخند

چهارم دی 91

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (25)

علامه كوچولو
4 دی 91 12:54
اييييييييييييييييييييي جانم اينجوريشو نديده بودم
قربونش برم
انشاءالله همه عروسكهاش دست نخورده بمونه برا گل پسري


حال کو تا اون بیاد ...
شاید مدرسه بره یه کم دخترونه بشه بازیهاش ...
مامان محمد و ساقی
4 دی 91 15:21
سلام عزیزم.خوبی
ماشا... چقدر اسباب بازی.یکی از یکی خوشگل تر.



سلام خانم ....
ما خوبیم شکر خدا ...
تشکر...
ستاره زندگی
4 دی 91 17:51
مامان جون راست میگه،این دلیل نمیشه که دختر یا پسره
میگم شاید مامان جون وقتی همسن تسنیم بوده ازاین اسباب بازیها میخواسته!؟بهش نمیدادند



نمیدونم ....
ولی مامانم کلا مخالفه از اسباب بازیهای دختر و پسر گرفته تا رنگ لباسشون ...
مامانم میگن بچه ها باید همه رنگ لباس داشته باشن چه دختر و چه پسر اسباب بازی هم همین طور ...
ستاره زندگی
4 دی 91 17:53
میگم اون عکس چطور از بالا گرفتی؟!


رفتم بالای صندلی ....
هیراد و عمه لیلاش
4 دی 91 19:07
*سلام ، امیدوارم یلدا بشما خوش گذشته باشه *
من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها به رای شما نیاز دارم
لطفا به وبلاگم بیایید ادرس مسابقه لینک در قسمت پست ثابت میباشد
قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره
منتظرکمکتون هستم دوستای خوبم
راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید



من به هیراد جان رای دادم خانمی ...
مامان طهورا عسلی
4 دی 91 19:20
بابا خوش به حالت تسنیم جون .چقدر اسباب بازی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ طهورا اصلا از این جور چیز ها نداره


خیلی هاش در طول سه سال اضافه شدن ....بس که این دختر به این چیزا علاقه داره کامیونش رو یکی دو هفته پیش مامانم براش گرفته ....
باید بزرگتر بشه ببینید به چی علاقه داره ...
مامان نیایش
4 دی 91 22:43
وای عزیزم چه اسباب بازی هایی وایییییییی ببین ماشین و قطار و توپ به به نیایش هم یه عالمه توپ داره از همون کوچولویی هاش هر وقت میرفتیم یه چیز ی برا ش بخریم توپ بر میداشت مامان جون راس میگه دخترا هم خب دوست دارن ماشین و هواپیما بازی کنن دیگه ما شا الله افرین دخملی مبارکت باشه اسبا ب بازی ها چه خوب هم نگه داریشون کردی این قطاره هم خیلی باید جالب باشه کاش بتونم برای نیایش هم پیدا کنم


ممنون از نگاهتون و وقتی که گذاشتین ....
مارک قطارش تولو tolo است شاید بتونید اینترنتی بگیرید براش
مامان نیایش
4 دی 91 22:44
مامانی نکنه خبریه ؟


نه بابا ....
همین جوری گفتم ... شاید 5 سال دیگه... 10 ساله دیگه .....
تا اون موقع اگه فسیل نشده باشن ...
ستاره زمینی
5 دی 91 8:48
عزیزم چه عروسکای زیبایی دست مامان جونم درد نکنه که ماشینم واست خریده...
هنوز داریشون یا هر تکه اش یه طرفه
همشون زیبا هستند مبارکت باشه عروسکم.


نه هنوز تکه هاش به هم وصله ....!!!!
مامان زینب خانم
5 دی 91 11:36
ناز این دختر ماشالله
چه عروسکهای خوشملی هم داره و چه مامان باسلیقه ای.
ببخشید که من دیر به دیر نظر میزام
ولی مطالبتونو میخونم عزیزم
شما همیشه به من و دخملیم محبت دارید.
رمزتونمفراموش کردم ممنون میشم ارسال کنید واسم





خواهش می کنم عزیزم ...
چشم الان میذارم براتون

الهام مامان آوینا
5 دی 91 14:17
سلام. فکر کنم تسنیم قرار بوده پسر بشه دختر شده!!!!!!!!!!!!! اوینا وقتی بی بی انیشتین نگاه می کنه توش یه قطار را نشون میده همچین ذوق میکنه که نگو نپرس. همسرم میگه دخترم قطار مخواد باید براش قطار بخریم. من می گم بابا قطار برای پسراست ولی اینجور که معلومه از تسنیم خانم ما هم بایدد قطار را برای اوینا بخریم!!!!!!!!!!!!دوست داشتید به ما هم رمز بدید...


فکر کنم ذائقه بچه ها تغییر کرده ....
حالا برای آوینا جونم هم قطار بگیری بازی کنه ...
چشم الان میام ...
مامی امیرحسین
5 دی 91 14:39
منم دلم ازون قطارا خواست! خوش به حال تسنیم


میلاد نور داره مامانی ....
البته قابلی نداره ....
مامان یه فسقِلی
6 دی 91 11:06
خیلیییییییییییییییییی بامزه بود... دستت درد نکنه عزیزم، جمله به جمله پست رو خوندم و خندیدم...

عکس ها هم عالی، هم خوشگل هم با کیفیت.

دستتون هم درد نکنه که واسش اسباب بازی های خوشگل، خریدید. واقعا از دیدنشون به وجد اومدم.

مامان جون هم راست میگن بنده خدا، هر چی باشه ایشون یه تجربیاتی دارن که ما نداریم.



عززززززززیزم ....
خیلی ممنون از وقتی که گذاشتی ...
انشاا... به زودی بیام و عکسای سیسمونی نی نی نازت رو ببینم...
مامان یه فسقِلی
6 دی 91 11:31
قربوووووووووووووونتون برم که آنلانید ... عزیییییییییزم

سیسموووووووووونی، همین الان هم به فرض اینکه باردار باشم ایشالا سیسمونی میشه یه 6 ماه دیگه. آره؟


خوب منم گفتم به زودی .....
یعنی زیر یک سال .... خوبـــــــــــــــه...
بوووووووس
مادر کوثر
6 دی 91 15:18


عزیزمممممممممممممممممممم

من قربونه اون بازی کردنتتتتتتتتتت

پست جالبی گذاشتید مامانی

قطارش خیلییییی خوشگله

تشریف بیارید

محبتتتتتتتتتت دارید
اوووووووووووووومدم
مامان تسنیم
6 دی 91 15:21
ماهم وقتی بچه بودیم با خواهرهام ماشین بازی و قطار بازی میکردیم اصلا یادم نمیاد خاله بازی کرده باشیم هرکدام هم یکی دوتا عروسک بیشتر نداشتیم!!
مامانی تسنیم از چه سنی به اسباب بازی هاش علاقه نشون داد و باهاشون سرگررم میشد و بازی میکرد؟


پس شما هم این جوری بودین ... با خواهرا ماشین بازی ....هههههههه .... برادرم داشتین ...؟؟؟
ببین هر چی بزرگتر میشن زمانش بیشتر میشه . من تا دو سال یا دو سال و چند ماه خودم میشستم کنارش با هم بازی می کردیم الانم میشینم ولی کمتر ....
هر چه قدر بشینی باهاش بازی کنی بعد کم کم خودش یاد می گیره بازی کنه ولی اگه اسباب بازیهاشو بذاری جلوش بگی بازی کن ... اینا بازی نمکنن
من با تسنیم نقاشی می کشیدیم ... خونه میساختیم با این آجر های چوبی... توپ بازی می کردیم...عروسکهای حیوونی شو میاوردم و صداهاشون رو در میاوردم ...
الان خودش یاد گرفته همون کارها رو ادامه میده ....
ستاره زمینی
6 دی 91 16:38




خییییییییییلی ممنون خانمی...
20 تا شاخه گل تقدیم به شمـــــــــــــــا
مامان نیروانا
7 دی 91 8:02
عزیییییییززززززززم
چه اسباب بازیای خوشگلی به به!
همه شون رو دوست داشتم. خوب کاری کردین متنوع خرید کردین برای تسنیم. آخه تو این زمونه دیگه خیلی این حد ومرزا نیست. آفرین به مامان جون روشنفکر. ببوسین هم مامان جون گل رو هم دختری نازرو. ایشالا با همه شون به شادی بازی کنه
عکسایی که با قطارش گرفتین فوق العاده ست. آفرین


محبت داری خانمی ....
الان دوباره یاد اون کمدی داغ افتادم ....!!!!
یه بوس محکم برای ووووورررروجک جیگگگگگگگگگگگگر
مامان مشکات و حسین مهدی
7 دی 91 8:36
آفرین به دختر مرتب ما ولی یه پسر لازم داری نمی دونی چه جیگگرن این پسرا واسه مامانشون به وب حسین مهدی سر بزن عزیزم


چشم خانمی حتما میام ...
ممنون ....
ستاره زندگی
7 دی 91 10:08
[بوسه][بوسه][بوسه][بوسه][بوسه]



ممنون خانمی ....
مامانی زهرا
7 دی 91 13:18
قربون تسنیم جون خوشگل و داداش آینده ش



چه جالب من الان پیش شما بودم ...!!!!
ستاره زندگی
7 دی 91 15:25
شمادیروز چطور فهمیدید که تولد هست ودر

پست قبل تولد تبریک گفتید؟؟؟؟؟


دیییییییییییگه .....!!!!!
خوب تاریخ تولد ستاره جون رو نوشتین اون بالا ....
مامان یه فسقِلی
9 دی 91 0:05
پیتـــــــــزا دوست داری؟

آره؟

خب پس بدو بیا به وبلاگ فسقِلیه آینده مون تا ببینی من چطوری پیتزا درست کردم.

آدرسمو که بلدی... nini6368.niniweblog.com


ما اومــــــــــــــــــدیم ....
مادر کوثر
9 دی 91 9:35
سلام سلااااااااااام
بروز شدیم


چشـــــــــــــم دوست گلم ...
مامان نازنین زهرا و یاسمین
12 دی 91 10:48
ماشالله
دختر من که عشق دختر بودنه با توپم بازی نمیکنه و عشق رقص و تیپ زدن و خاله بازی


سلام مامانی ....
وروجک ما چطوره ....
خوندم توی وبلاگتون ....
تسنیم از دختر بودن فقط عاشق تیپ زدنشه و البته کمک کردن توی کارهای خونه .....!!!!!
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ✿ــــ✿ می باشد