شیرینک و اسباب بازی هایش ....
اون زمان که با مامانجون (مامانم) میرفتیم برای خرید سیسمونتیت . یادمه وقتی نوبت به خرید اسباب بازی رسید مامانجون گفتن من اول می خوام برای تسنیم ماشین و هواپیما و .....بگیرم
من هی می گفتم ای بابا ..... مامان آخه دخترا که با این چیزا بازی نمی کنن ...!!!!! ولی مامانجون عقیده داشت چون دختره دلیل نمیشه که ماشین بازی نکنه ....!!!!
من میرفتم دنبال عروسک و کالاسکه و تخت عروسک و وسایل آشپزخونه ..... مامانجون هم دنبال ماشین و هواپیما و .... البته آخرشم اون موقع یه هواپیمای قشنگ پیدا نکرد برات و تا الان هم می گن من برای تسنیم هواپیما نگرفتم بچه ام هواپیما بازی بکنه ....!!!! یادمه اولین اسباب بازی هم که برات گرفتیم ماشین تولو بود ....
اون موقع من از دست مامانجون میخندیدم و می گفتم دخترا با این چیزا بازی نمیکنن که .....اینا میمونه برای بچه بعدی.....
ولی حالا بر عکس شده تموم عروسکهای جنابعالی دست نخورده مونده ....!!!! حتی یه سرویس بزرگ آشپزخونه و گازت رو هنوز باز نکردم .....!!!!!
در عوض همش با ماشین و قطار و توپ و آدم آهنی و...... بازی می کنی
فقط اون سرویس چوبی لوازم آشپزخونه ات رو یه کم اونم گاهی بازی میکنی ....
ماشینهای محبوبت ... اون اتوبوس رو از مکه مامانجون برات گرفته ....
عاشق باز و وودی هستی ..... باز یک آدم فضاییه ....!!!!
حالا اینکه دوتا باز داری دلیلش اینه که اونی که برات خریدم رو گم کردی همه جا رو گشتم پیداش نکردم شما هم اینقدر بهانه می گرفتی که رفتم یکی دیگه برات گرفتم .... بعد توی اثاث کشی گم شده پیدا شد ......
اگه دقت کنی صورت وودی رو خط خطی کردی اونم دلیل داره ...... ازت پرسیدم چرا چشمای وودی رو اینجوری کردی .....؟؟؟؟
گفتی آخه سرش فرخورده من دوسش ندارم ....!!!!!!
به وودی نگاه کردم دیدم راست می گی سرش یه کم کجه صاف نیست ....(یعنی وقتی که صاف روی زمین بخوابونیش صورتش یه کم به سمت چپه )
گفتی برو یه وودی فر نخورده بگیر برام .....
یکی از باز هاتم همین جوره صورتش کجه ... تو با اون بازی نمیکنی می گی من باز فر خورده رو دوست ندارم .....
تنها عروسکی که یه کم باهاش بازی می کنی اینه که اسمش رو پروانه گذاشتی ....
پروانه رو سوار این اسبه می کنی و باهاشون بازی میکنی ......
اینم که بع بعی های ناز و هاپوشونه ....
هر وقت کارتونش رو توی پویا میذاره میری میاریشون .....!!!!
از توپاتم که دیگه نگم بهتره ..........!!!!!! تصویر خودش گویای علاقه شـــــــــــــــــــدیدت به توپ هست !
فقط اینو بگم که حدودا نه تا از توپات رو که بادش کم شده بود تسویه کردم ......ولی ایقدر دیگه مونده برات ....
سر هر مغازه ای توپ باشه می گی برام توپ بگیر من توپ (مثلا ) قرمز ندارم .....!!!!!
فکر نکنم پسراش اینقدر توپ داشته باشن ....!!!!!!
کامیون عزیزت .... که اینم مامانجـــــــــــــــــــــــون برات گرفتن .....
اینقدر با این آدم آهنی بازی میکردی که سر آدم میرفت......!!!!!! ما هم برای آرامش خودمون دیگه براش باتری نگذاشتیم .....
خوب این یکی یکم دخترونه ست ....!!!!! اینا رو دوستم (زهرا جون) برای تولد 2 سالگیت بهت هدیه داد .... البته با اینا یه جور دیگه بازی می کنی نه اینکه برای غذا درست کردن ....!!!!!
اینها هم که گروه ثابت بازیهات هستند ....
اینـــــــــــــــــــــــــم از قطارت .....
از بین اون همه اسباب بازی که توی اتاقت داری اینها رو خیلی دوست داری .....
فکر کنم همه عروسکهات بمونه برای یه پسری .......!!!!!!!!
چهارم دی 91