دردونه ی قشنگ خونه ی مادردونه ی قشنگ خونه ی ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

✿ــــ✿

آدم كوچولو !

آدم كوچولوى خوردنى خونه مون بالاخره پاهاش رو بدست گرفت !! طى چند روز تلاش و كوشش بى وقفه بالاخره موفق شد .... اين آدم كوچولو دقيقا مثل آدم بزرگه فقط به جاى استفاده از كلمات از صداهاى مختلف و حركات چشم ابرو استفاده مى كنه ..!!!! الهى قربونش بشم... ذ ** در حال حاضر آدم كوچولو مشغول پيكارى سخت با پتوى نازنينش است ....!!! به اميد موفقيت و پيروزى بر پتو .... الحمدلله.... ٢٠ فروردين ٩٥  امضا : مادر آدم كوچولوى ١٢٦ روزه
20 فروردين 1395

اولين چهارده ٩٥

اولين چهارده ٩٥ هم از راه رسيد و قندليكم چهار ماهه شد ....  چهار ماهگى و دو عدد واكسن دل خون كن و يك قطره .... چهار ماهگى و دلبرك ٦٧٠٠ گرمى .... چهارماهگى فسقل خانمى كه ماه به ماه قدش بلند ميشه تا رسيده به ٦١/٥ سانتمتر .... چهار ماهگى و كلى كارهاى جديد كه مى تونه انجام بده ..... _ بازى با دستاش و خوردنشون بصورت ملچ و ملوچ ... _ گرفتن هر آنچه كه نزديك دستهاى كوچولوش ميشه .... _ قهقهه اونم با صداى بلند .... _ شعر و آواز خوندن با صداى نازك و كلفت ..... _ جيغ كشيدن ، داد زدن از نوع اعتراض آميز .... _ دعوا كردن با هر آنچه كه نتوان درست مكيدش ..... _ آشنا شدن با پاها و سعى در بدست آوردنشون !!! خب اين بود هن...
14 فروردين 1395

جانها به فدات ....

كوثرم : فقط كافيست تو را در آغوشم داشته باشم ..... تا ماشينها برايم بايستند تا من با اطمينان و آرامش از خيابان عبور كنم ..... تا همه برايم جا باز كنند تا تو اذيت نشوى .... وقتى تو را مى بينند جور ديگرى مى شوند .... مى گويند بچه دارد ...! طفل شير خوارى دارد ...! فقط كافيست تو را ببينند .... همه هوايت را دارند ...   _ خانم سرش توى آفتاب نباشد بچه اذيت ميشود .... _يك وقت گرمش نباشد .... _ مواظب باشيد باد به صورتش نخورد ... بچه سرما نخورد ..  شما بيشتر برداريد بچه شير مى دهيد ..... . . همه اينها را مى شنوم .... از لطف همه تشكر مى كنم اما .... اما توى دلم بغض سنگينى ست ..... مگر طفل ارباب شيرخوا...
12 فروردين 1395

١١٠

فندق كوچولوى شيرين من ..... امروز يه دختر كوچولوى ناز ١١٠ روزه اى .... همچنان كم خواب و يه كم هم كم شير مخصوصا وقتى كه بيدارى خيلى كم شير مى خورى همه حواست به اينور و اونوره .... آغون مى گى براى شعر مى خونى و حرف مى زنى مخصوصا با لوستر و پرده اتاق خواب !!  خواهرى هم كه هر روز باهات عروسك بازى مى كنه و صداهاى جديد بهت ياد ميده تو هم سريع ياد مى گيرى ازش و تكرار مى كنى .... الان بوووو ... كردن رو بلدى ! هر چيزى كه نزديك دستت بياد با حرص مى خواى بگيرى و بكنى توى دهنت حتى اگه كله خواهرى باشه !!! پتو لباسات عروسكات دست هر كى كه كنار صورتت باشه وقتى هم كه از دستت بيوفته يا درست نتونى اونو بكنى توى دهنت گريه هات به آسمون ميره .....
4 فروردين 1395

چهل روز ....!

دختركم فقط چهل روز مانده .... چهل روز به وصال تو و ما .. من و بابا و خواهرى ..... كوثر نازم روزهاى پايانى جنينيت راخوب سپر كن .... چهل روز ديگر مى بينمت دختركم  ************ ديروز چهارشنبه ٢٩ مهر اولين بار تكليف آوردى خونه ... از در كه وارد شدى با يه ذوقى گفتى مامان من مشق دارم .....!! از ذوقت ، ذوق مى كنم دختركم عصر با چنان دقتى نشستى سر رنگاميزيت كه گويى يك مسئله انتگرال سه گانه را حل مى كنى !! خيلى دلت مى خواهد بهترين باشى توى مدرسه... از همه نظر .... خانم بودن مودب بودن درسات .... البته هنوز درسى ندارى فقط يه رنگ زدنه فوقش  اميدوارم كه به يارى خداى مهربون موفق باشى دختركم ...
30 مهر 1394

خاله ....!!!!

از همين نقطه تاريخى ....  تقريبا نيمه تابستان ٩٤ .... اعلام مى كنم كه نوه هاى ناز و قشنگِ من خاله دار شدند .... ****** امروز من و تو دست همو گرفتيم . رفتيم پيش همون خانم دكترى كه جنسيت خودت رو مشخص كرد . خيلى آروم بودى و هيچى نمى گفتى ..  نوبتمون شد رفتيم توى اتاق خانم دكتر بعد از كمى بررسى گفت دختره .... بس كه همه گفته بودن پسر دارى منم باورم شده بود كه تو دارى داداش دار ميشى چند لحظه شوكه بودم ... باورم نمى شد خداى مهربونم نعمتش رو برامون تموم كرده ... و اينچنين بود كه فهميديم شما خواهر دار شدى و ماپنج ماه تمام در فكرى اشتباه به سر مى برديم  .... حالا خيالت راحته كه بچه هات بدون خاله نموندن و يه خاله دوست داشت...
18 مرداد 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ✿ــــ✿ می باشد