دردونه ی قشنگ خونه ی مادردونه ی قشنگ خونه ی ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

✿ــــ✿

وروجک من...

سلام عسل مامانی.... تسنیم خانم من.... چقدر من اسم قشنگتو دوست دارم همش می خوام بهت بگم  تسنیم.... چشمه زلال من ... یکی یدونه من... چقدر این روزها بزرگ شدی حرف زدنت یه درجه بزرگ تر شده کارایی که میکنی یه درجه بزرگتر شده ... یاد گرفتی کنترل تلویزیون رو می گیریو کانالها رو عوض می کنی .... نمیذاری دست کسی کنترل باشه می گی مال منه اعتراضی هم بکنبم لب و لوچه رو آویزون می کنی و میگی آخه من کنترل نداشته باشم ...!!!! امروز بیرون بودیم پشت یه چراغ قرمز وایساده بودیم گفتی مامان هر وقت سبز شد می ریم باشه......!!!!!! آخه اینارو از کجا یاد می گیری ... این فیلم خداحافظ بچه رو که دیگه نگو خیلی دوست داری تا شروع میشه می گی لیلا وم...
31 مرداد 1391

عید فطر مبارک ....

سلام دوستان                                         عیدتون مبارک رمضان میرود و میبرد از کف دل ما                               آنکه یکماه صفا یافت از او محفل ما                        &nb...
30 مرداد 1391

مادرانه ...

سلام عسل طلای من .دختر مهربون من ... تو داری بزرگ میشی بزرگ و بزرگتر و من نمی تونم باور کنم به این سرعت گذشت عمر آدمی این قدر زود می گذرد ولی ما حس نمی کنیم چقدر نزدیک است انگار دیروز بود که تو نوزاد کوچکی بودی ناتوانه ناتوان! بعد بزرگتر شدی از دهنت صدا در میووردی پاهاتو میگرفتی دستت ...غلت زدن یاد گرفتی...نشستی... چهاردست و پا  رفتی... تقلید کردی و کلمات را مانند ما تکرار کردی... ایستادی و بعد راه رفتی... بازی کردن آموختی. شعر خواندن... مثل یک خانم شدی... الان برای خودت نظر داری سلیقه داری احساس استقلال می کنی... باورم نمیشه تو داری سه ساله میشی... چند وقته پیش بود که پرسیدی کی برام چشم خریده؟ کی دست خریده؟ کی بینیگ (بینی) خ...
24 مرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ✿ــــ✿ می باشد