دردونه ی قشنگ خونه ی مادردونه ی قشنگ خونه ی ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

✿ــــ✿

سکسکه....!!!

دیشب وقتی از دستشویی آوردمت بیرون.... یه دفعه گفتی ... اااا .. مامان چرا این جوری می شم....؟؟؟؟ در حالی که داشتم در رو می بستم گفتم چه جوری...؟؟؟ گفتی این جوری.... هع....!!!!  برگشتم نگات کردم دوباره گفتی ...هع...!!! گفتم آهان این سکسکه ست ...!!!!  و تو هی می خندیدی و بینش سکسکه می کردی و باز بیشتر از این حالت خنده ات می گرفت.... می خواستم بگم نفستو نگه دار تا خوب بشی ولی تو فقط در حال خندیدن بودی....!! این اولین باری بود که سکسکه ات گرفته بود البته توی بزرگی... ...
27 مهر 1391

ماه ذیحجه.....

چه شکوهی دارد این ماه..... چه با عظمت است ذیحجه....!! موسی به کوه طور می رود..... وفاطمه (س) به خانه علی (ع)..... ابراهیم اسماعیلش را به قربانگاه می برد ... و محمد (ص) علی (ع) را به غدیر..... محمد (ص) با اهل بیتش برای مباهله....               و حسین (ع) با همه هستیش به کربلا میرود....   ...
27 مهر 1391

خانه داری...

اینا رو که می بینید لباسای تسنیم خانم هستند...... چهارشنبه ١٩ مهر وقتی لباسا رو از روی بند جمع کردم گذاشتم روی مبل که مثل همیشه سر رسیدی... که مثلا کمکم کنی اما بر عکس همیشه که لباسایی که من تا می کردم دوباره باز می کردی .... یا لباسا رو چمباله میکردی .... این دفعه نشستی کنارم و لباساتو خودت تا کردی .... لباساشو به صورت لوله ای تا کرده (ساندویچی) من قربون اون خونه داریت بشم دخترکم..... 21 مهر 91 ...
21 مهر 1391

نی نی به تصویر گل من

٢٢شهریور بود که دیدم روی کاغذی که از روی زمین پیدا کردی داری نقاشی می کشی اومدم نگاه کردم گفتم ووووای .... چی کشیدی....؟؟ گفتی این نی نی ... داره می گه من شیر نمی خوام (صدات رو هم کلفت کردی ).... فکر کنم داشتی به در می گفتی که دیوار بشنوه....!!!! آخه من با شیر خوردنت هر روز داستان دارم... می گی من شیر دوست ندارم بد مزه ست.... هر روز با یه ترفندی بهت شیر می دم بخوری.... این نقاشی رو کشیدی که بگی نی نی هم شیر دوست نداره....   چه دختری .......!!!!!! خدااااااااایا.......!!!!!!!! فکر کنم یه کم نی نیه عصبانیه.....!!!! 19 مهر 91 ...
19 مهر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ✿ــــ✿ می باشد